ولایت فقیه یکی از اساسیترین مباحث اندیشه سیاسی اسلام و ستون خیمه جمهوری اسلامی ایران است. این نظریه درصدد تبیین جایگاه فقیه جامعالشرایط در اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت است. آیتالله جوادی آملی و امام خمینی (ره) از مهمترین متفکرانی هستند که با استدلالهای فلسفی، فقهی و عرفانی به تبیین و دفاع از این نظریه پرداختهاند. در این یادداشت، با توضیح مفهوم «ولایت» و «فقیه» و سپس بررسی ابعاد ولایت فقیه، دیدگاه این دو متفکر بیان میشود.
مفهوم ولایت
«ولایت» از ریشه «ولی» در لغت عرب به معنای قرب و نزدیکی، دوستی، نصرت و سرپرستی آمده است. در بحث ولایت فقیه، مقصود از ولایت همان سرپرستی و تدبیر امور جامعه است. (۱) ولایت به سه گونه تقسیم میشود:
ولایت تکوینی: به معنای رابطه علت و معلول و سرپرستی حقیقی علت بر معلول است؛ مانند ولایت نفس بر قوای انسان. این ولایت از آنِ خداوند و در مرتبهای محدود، پیامبران و اولیاء الهی است.
ولایت بر تشریع: به معنای جعل و وضع قانون. این ولایت اختصاص به خداوند دارد که شارع حقیقی است.
ولایت تشریعی: نوعی سرپرستی که نه ولایت تکوینی است و نه ولایت بر تشریع و قانون، بلکه ولایتی است در محدوده تشریع و تابع قانون الهی. (۲) یعنی اداره جامعه مطابق با شریعت. ولایت فقیه در همین معنا قرار دارد.
مفهوم فقیه
«فقیه» در بحث ولایت فقیه صرفاً کسی نیست که متون فقهی را خوانده باشد؛ بلکه مقصود «مجتهد جامعالشرایط» است. چنین فقیهی باید سه ویژگی اصلی داشته باشد:
- اجتهاد مطلق: آگاهی عمیق و اجتهادی در همه ابعاد دین اعم از عبادات، معاملات، سیاست و اجتماع.
- عدالت مطلق: رعایت کامل احکام دین در زندگی فردی و اجتماعی، دوری از گناه و تبعیت عملی از شریعت.
- قدرت مدیریت: توان اداره جامعه اسلامی، شناخت ترفندهای دشمنان و بهرهمندی از هنر تدبیر و رهبری.
بنابراین، تنها فقیهی که این سه شرط را در کنار هم دارد میتواند عهدهدار ولایت و مدیریت جامعه اسلامی شود.
ولایت فقیه در نگاه آیتالله جوادی آملی
آیتالله جوادی آملی تأکید میکند که ولایت فقیه نه ولایت تکوینی است و نه تشریع در معنای جعل حکم، بلکه ولایتی اعتباری و عقلانی است که در محدوده اجرای شریعت قرار دارد. به بیان دیگر، فقیه ولایت دارد تا قوانین الهی را در جامعه پیاده کند و مانع تحریف یا تعطیلی آنها شود. این ولایت از آن جهت عقلانی است که جامعه انسانی بدون حکومت و سرپرست به فساد و هرجومرج میانجامد و چون اسلام دین کامل و خاتم است، باید نظامی برای اداره جامعه در عصر غیبت پیشبینی کند. ولایت فقیه همان نظام مدیریتیای است که اسلام برای این عصر قرار داده است.
ولایت فقیه در نگاه امام خمینی (ره)
امام خمینی در کتاب ولایت فقیه تصریح میکند که ولایت فقیه، شأن و مقام شخصی نیست، بلکه یک وظیفه سنگین و اجتماعی است. ایشان تأکید میکند که نباید تصور شود فقیه عادل، مقامی همانند پیامبر یا امام معصوم دارد؛ زیرا ولایت در اینجا به معنای «حکومت، اجرا و اداره جامعه» است نه به معنای کمال یا کرامت فردی. به همین جهت، ولایت فقیه وظیفهای خطیر برای تحقق عدالت اجتماعی و اجرای قوانین الهی است. (۳)
جمعبندی
با توجه به دیدگاه آیتالله جوادی آملی و امام خمینی (ره)، ولایت فقیه در عصر غیبت به معنای سرپرستی و اداره جامعه اسلامی توسط فقیه جامعالشرایط است. این ولایت، نه ولایت تکوینی است و نه ولایت تشریعی در مقام جعل قانون، بلکه وظیفهای عقلانی، اعتباری و شرعی برای تحقق دین در عرصه اجتماع است. فقیه در این نظام وظیفه دارد ضمن اجرای احکام الهی، جامعه را از انحراف و سلطه بیگانگان حفظ کند. بنابراین، ولایت فقیه به منزله ستون خیمه حکومت اسلامی است که استمرار دین در عرصه اجتماع و سیاست را تضمین میکند.
منابع و ارجاعات:
۱. جوادی آملی، عبدالله. ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت. قم: نشر اسراء، ۱۳۷۹، ص ۱۲۲.
۲. همان، ص ۱۲۳-۱۲۴.
۳. امام خمینی، روحالله. ولایت فقیه. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۵۸، ص ۴۰-۴۱.
- نویسنده: احمدمنصوری ماتک
