سلام علیکم عرض ادب و احترام؛ نکته مطرحشده درباره فرمایش معصومین که اگر طالب خصلتی هستی، خودت را شبیه به صاحبان آن خصلت کن، کاملاً درست و ارزشمند است. اما باید دقت کنیم که تقلید از رفتارهای مثبت و اصیل معنی دارد، نه تقلید ظاهری و سطحی.
یوگای خنده یک روش غیرطبیعی و مصنوعی برای ایجاد شادی است که اساساً بر خندهای بیریشه و بدون معنای واقعی استوار است. این نوع خنده، نه بر اساس درونیسازی شادمانی بلکه بر مبنای اجبار به خندیدن مصنوعی ایجاد میشود که نمیتواند شادی اصیل و حقیقی را در انسان ایجاد کند. خنده در این روش بیشتر یک نمایش است و شباهتی به شادی اصیل انسانی ندارد، در حالی که آموزههای اسلامی، شادی و نشاط را ناشی از ایمان، معرفت و آرامش روحی میدانند؛ چیزی که این روشهای غیرواقعی و وارداتی نمیتوانند تأمین کنند.
در اینجا نکته مهم اینه که معنای واقعی تقلید مثبت چیست؟
فرمایش معصومین درباره تقلید از افراد صاحب فضیلت، کاملاً عمیق و مرتبط با مفهوم تزکیه نفس و تحول روح است. اما هدف این تقلید، ورود به چرخه تقلیدهای ظاهری یا رفتارهای بیریشه نیست نباید خیلی تعمیمش بدیم. در مورد خنده و شادی، آموزههای معصومین به ما میگویند که شادی حقیقی از ایمان به خداوند، رضایت از حکمت الهی و… نشأت میگیرد، نه از چیزهایی که صرفاً ظاهراً باعث خنده یا نشاط میشوند.
یوگای خنده، که نمونهای از تقلید ظاهری و بدون عمق محسوب میشود، منجر به انحراف از هدف اصلی تقلید مثبت است. معنای تقلید مثبت، پیروی از رفتارها و شخصیتهایی است که خنده و شادی آنها ریشه در اخلاق، معنویت و ایمان دارد، نه اصرار بر تقلید خندهای مصنوعی. شادی معصومین هیچگاه جدا از حکمت، معنویت و اخلاق نبوده؛ در حالی که یوگای خنده دقیقاً با چنین ارزشهایی در تضاد است.
نکته بعد اینه که آیا افراد افسرده واقعاً مشکلشون با یوگای خنده حل میشه؟
نکتهای که درباره افراد افسرده در مطلب مطرح فرمودید، کاملاً قابل تأمل است: بله، افراد افسرده و غمگین به روشهایی برای بازسازی روحیه خود نیاز دارند. اما باید دقت کنیم که یوگای خنده فقط مسکنی موقتی و سطحی است که حتی ممکن است در بلندمدت مشکل روحی افراد را بیشتر کند.
مثلاً:
خلاء روحی با خنده مصنوعی پر نمیشود: افراد افسرده نیاز به معنای اصیل در زندگی دارند و این معنا با خندههای ساختگی و ظاهری به دست نمیآید. انسان نمیتواند خلأ عمیق روحی، تنهایی و ناامیدی خود را با عضویت در گروههایی که بر خندههای تقلیدی تأکید دارند، جبران کند. بلکه این افراد نیاز به بازگشت به معنویت، ارتباط با خداوند، و یافتن معنای واقعی زندگی دارند.
ایجاد وابستگی بیجا به گروههای یوگای خنده: افراد افسرده وقتی وارد گروههایی مثل یوگای خنده میشوند، ممکن است دچار وابستگی شدید به این گروهها شوند، زیرا فکر میکنند تنها در این محیط قادر به تجربه شادی هستند. این نوع وابستگی بهجای درمان مشکلات روحی، فقط آنها را عمیقتر و پیچیدهتر میکند. در حالی که براساس آموزههای اسلام باید شادی و آرامش واقعی را در قلب خودمان و از راههای عمیق و واقعی بیابیم، نه در محیطهای وابسته و ناپایدار.
یوگا، چه به شکل سنتی و چه به صورت تغییریافته (مثل یوگای خنده)، روشهایی هستند که از سیستمهای معنوی و فلسفی شرقی استخراج شدهاند. این روشها اغلب بر نوعی باورهای غیرتوحیدی تأکید دارند که با روح توحیدی و عمیق فرهنگ دینی و اسلامی ما در تضاد هستند. اصولاً یوگا و یوگای خنده تلاش میکنند شادی یا آرامش را از طریق تمرینات جسمانی و تکنیکهای محدود ایجاد کنند، بدون اینکه به انسان توصیه کنند معنای واقعی آرامش چیست و چگونه به آن برسند.
راهحل واقعی برای خلاء روحی و غمگینی افراد باید پیدا کنیم.
افرادی که از افسردگی، تنهایی و غم رنج میبرند، نیاز به راهکارهایی دارند که ریشه در عمق روح و فطرت انسانی داشته باشد، نه خندههای مصنوعی. راهکارهای واقعی میتواند شامل موارد زیر هم باشند البته بحث مفصلیست:
۱_ ارتباط با خداوند و بازگشت به معنویت اصیل
۲_ ارتباط با افراد حکیم و دارای اخلاق مثبت و فضائل اخلاقی یا مطالعه زندگینامههای افراد اینچنینی
۳_ حل مشکلات روانی به شکل عمیق و اصولی: برای فرد افسرده، مراجعه به مشاوران دینی و روانشناسان متعهد میتواند به رفع واقعی مشکلات کمک کند. صرف حضور در گروههای یوگای خنده نمیتواند درمان واقعی ارائه دهد.
۴_برنامهریزی برای کسب فضایل اخلاقی: بهجای تقلید از خندههای مصنوعی، یاد بگیریم که با تمرین فضیلتهایی مثل شکرگزاری(نه با نگاه انحرافی راندا برن)، حسن خلق، و صبر، شادی حقیقی درونی را تجربه کنیم. از طریق مراقبه اسلامی.
یوگای خنده، در بهترین حالت روشی سطحی و موقتی برای ایجاد خنده مصنوعی است که نمیتواند جایگزین معنویت، ایمان، و شادی واقعی شود. افراد افسرده و غمگین، به جای روی آوردن به روشهایی که وارداتی و بیریشه هستند، باید به سراغ معنای عمیق زندگی و سعادت حقیقی بروند که در آموزههای دینی یافت میشود. خنده واقعی و پرمعنا، خندهای است که از قلبی مطمئن و راضی برمیخیزد، نه از تقلید و فشار بیرونی.
مهدی قیاسی کارگرمقدم