پرسش:
یک سوال فیزیکی- فلسفی داشتم در خصوص افت و خیز کوانتومی و برداشتهای فلسفی که آتئیستها از روی آن انجام میدهند؛ مانند هیچ کوانتومی و امثال آن. به همین خاطر میخواستم ببینم افت و خیز کوانتومی یک مساله اثبات شده در فیزیک هست یا بر اساس چگونگی تفسیر اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بیرون میآید؟ اگر عدم قطعیت را با نگاه بوهمی نگاه کنیم باز هم به همین نتیجه میرسیم، یا نظریههای موازی دیگر؟ آیا بحث افت و خیز کوانتومی مبتنی بر یک تفسیر خاصی از عدم قطعیت هایزنبرگ هست؟ نکته دیگر که شاید مبتنی بر مفاهیم دیگر هم باشد و لزوما به عدم قطعیت برنگردد اینکه مستندی که برای افت و خیز کوانتومی مطرح میکنند تبیین آزمایش کازیمیر[1] هست. خب آن هم وقتی نگاه میکنیم میبینیم از ریاضیات غیراستاندارد (زتا منفی یک) در آن استفاده شده است. که حالا اگر بخواهیم معنای فیزیکی به حاصل جمع عدد ۱ تا بینهایت، در این قسمت هم محل طرح ایراد هست که چطوری چنین چیزی برابر منفی یک دوازدهم میشود. ممنون میشوم اگر توضیح بفرمایید.[۱]
پاسخ:
مقوله افت و خیز[2] (نوسان) بحثی در متد کوانتومی کردن[3] هست. شما موقعی که یک سیستم یا یک روش برای کوانتومی کردن اتخاذ کردید آن وقت میتوانید در مورد افت و خیز (نوسان) کوانتومی[4] بحث کنید. یعنی شما یا از کوانتومی کردن کانونی[5] یعنی از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ استفاده میکنید یک سیستم را کوانتومی میکنید یا از انتگرال روی مسیر[6] فاینمن. در هر دو حالت افت و خیز (نوسان) کوانتومی یک معنایی خواهد داشت. یعنی وقتی شما در تئوری میدان[7] به وسیله روش انتگرال روی مسیر فاینمن، یک لاگرانژینی[8] را به صورت کوانتومی در نظر گرفته و مسیرهای تصادفی[9] احتمالی برای حرکت ذره فرض کرده و به این شکل، یک سیستم را کوانتومیکردن میکنید، آنجا هم افت و خیزهای کوانتومی در چیزی به نام پتانسیل موثر[10] خودشان را نشان میدهند [که آنها را] در تئوری میدانها حساب میکنید. یعنی آن ترمهای (عبارات) اضافی را که در اثر نوسان به پتانسیل واقعی برهمکنش[11] ذرات اضافه میشود به دست میآورید. به این ترمهای اضافی پتانسیل موثر میگویند. اما ما عموما با اعمال اصل عدم قطعیت هایزنبرگ یک سیستم را کوانتومی میکنیم که به آن کوانتومیکردن کانونی میگوییم. یعنی کوانتومی کردن به روش طبیعی.
خب حالا فرض کنید ما به این صورت یک سیستمی را کوانتومی کردیم. یک سیستم یعنی چی؟ از دیدگاه مطابق مکانیک کوانتوم، این سیستم یعنی یک ذره کوانتومی که در یک پتانسیل قرار گرفته است. اما از دیدگاه روش تئوری میدان، این [سیستم] یعنی یک میدان کوانتومی خود تعاملگر[12]. یعنی یک میدان کوانتومی که در خودش و با خودش بر همکنش دارد. حالا ما همان حالت عادی کوانتومی را در نظر میگیریم. یک ذرهای داریم در یک پتانسیل معین. این ذره را موقعی که کوانتومی کردیم، حالتهایش را به دست آوردیم، این حالتها، حالتهای کوانتومی این ذره به صورت گسسته[13] [هستند]. برای چی [این کار را کردیم]؟ برای اینکه ما همیشه از نوسانگر هارمونیک[14] استفاده میکنیم. کوانتومیکردن کانونی یا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، چیزی است که از سادهترین سیستم کوانتومی یعنی نوسانگر هارمونیک منتج میشود. ما برای کوانتومی کردن سیستمهای دیگر از نوسانگر هارمونیک استفاده میکنیم. خب موقعی که ما این اصل را اعمال میکنیم یک سری لایههای انرژی زیادی پیدا میکند. یعنی سیستم، یک سیستم آماری میشود که ذره میتواند در یکی از این لایههای انرژی قرار بگیرد. این لایههای انرژی را هم میتوانیم تعیین کنیم. همینطوری پشت سر هم با یک فاصلهای قرار گرفته است مثل همان نوسانگر هارمونیک. حالا نوسان کوانتومی یعنی ذره در هر سطح انرژی که قرار گرفته میتواند یک یا دو لایه به بالا و یا پایین بپرد. این یعنی نوسان. یعنی ذره به صورت ثابت در یک سطح انرژی [باقی] نمیماند. نوسان میکند. بالا و پایین میپرد. این مفهوم ساده نوسان است.
خب حالا خلاء این سیستم کجاست؟ پایینترین سطح انرژی این سیستم را بهش میگوییم خلاء سیستم. توجه کنید که منظور از خلاء، خلاء سیستم است. یعنی یکی از حالات یک سیستم فیزیکی. نه اینکه هیچ! اینجا هیچ مطرح نیست. ما اینجا [چیزی به نام] هیچ نداریم. اینجا داریم با یک سیستم فیزیکی برخورد میکنیم. حالت خلاء این سیستم فیزیکی، پایینترین سطح انرژی این سیستم است. شما موقعی که به پایینترین سطح انرژی این سیستم آمدید، دیگر نمیتوانید یک لایه پایینتر بروید. چون دیگر پایینتر از آن وجود ندارد. مجبورید یک یا چند لایه بالا بپرید و بعد دوباره برگردید به حالت حداقل. بنابراین موقعی که شما در خلاء قرار بگیرید، این نوسانها یک طرفه میشوند. یعنی همیشه از خلاء باید بپرید به سمت بالا. پایین نمیتوانید بپرید. این یعنی وقتی یک ذرهای در حداقل سطح انرژی یا حالت کوانتومی خودش قرار گرفته یک پرشهایی به سطوح انرژی بالاتر و برگشت سریع به حالت خلاء دارد. والسلام! این یعنی خلاء کوانتومی[15].
دو تا چیز خیلی مهم است که باید به آن دقت کنید. یکی اینکه در هر حال داریم از کوانتومی کردن با سیستم هایزنبرگ استفاده میکنیم، بنابراین این تفسیر خاص معنا پیدا میکند. دوم اینکه خلاء، همیشه خلاء یک سیستم است. اگر یک سیستم دیگر در نظر بگیرید حالت خلاء آن یک چیز دیگر است. هر سیستم فیزیک برای خودش یک خلاء دارد. ما خلاء جهانی (کلی)[16] نداریم. چون برخی دوستان وقتی راجع به خلاء صحبت میکنند فکر میکنند خلاء یعنی هیچ جهانی. چنین چیزی وجود ندارد. آن اثر کازیمیر[17] هم که شما نام بردید چیزی نیست جز نوسان در میدان الکترومغناطیس. شما موقعی که دو صفحه مسی را خیلی نزدیک به هم (در حد 0.1 میلیمتر) قرار میدهید، یک جاذبهای بینشان برقرار میشود. حالا این جاذبه چیست؟ میگویند مربوط به نوسان میدان است. حالا اگر به جای نوسان میدان، بگوییم اثر کوانتومی میدان بهتر است، در اثر فشار کوانتومی میدان است. حالا فشار کوانتومی میدان یعنی چی؟ [توضیح میدهم.] شما میدانید حفاظ فارادی[18] چیست. هر وقت جایی را با یک فلز بپوشانید میدان الکترومغناطیس در آنجا یا صفر میشود یا خیلی خیلی کوچک میشود. توجه کردهاید وقتی دارید با ماشین مسافرت میکنید و رادیو گوش میدهید وقتی داخل یک تونل وارد میشوید میبینید که رادیو قطع میشود. چرا؟ چون در تونل بتن آرمه استفاده شده است. بتنی که در آن از میلههای آهنی استفاده شده است. این میلههای آهنی مشابه یک حفاظ عمل میکنند و جلوی امواج الکترومغناطیس رو میگیرند. چون فلز موج الکترومغناطیسی را منعکس میکند. به همین دلیل اشیای فلزی با رادار قابل مشاهده هستند. حالا وقتی دو ورقه مسی را نزدیک هم گذاشتید میدان الکترومغناطیسیای که در فضا وجود دارد از یک طرف دارد فشار وارد میکند، ولی در بین این دو ورقه میدان الکترومغناطیسی خیلی خیلی ضعیف است. بنابراین باعث یک تفاوت فشار از بیرون به درون میشود که ما فکر میکنیم یک نیرویی دارد این دو ورقه را به هم جذب میکند. ما به این میگوییم فشار میدان[19] که از اثرات کوانتومی میدان حاصل میشود. ولی باز هم این نوسان در میدان مغناطیسی هست.
پس این که شما گفتید دوستان یک تعبیراتی میکنند، این تعبیرات تعبیرات آبگوشتی هستند! به درد نمیخورند. من تا اینجا هرچیزی گفتم داشتم درباره یک سیستم فیزیکی و حالت کوانتومی آن صحبت میکردم. و البته یک حالت کوانتومی آن به نام خلاء کوانتومی یا حالت پایینترین سطح انرژی والسلام. این پایینترین سطح انرژی یک حالتی هست و مقداری انرژی هم دارد. خب، پس من نمیدانم آن خلاء هیچ از کجا در آمده است؟ خلاء به معنای هیچ نیست و اصلا ربطی با هیچ ندارد. اصلا فراموش کنید مقوله هیچ را! هیچ، هیچ معنایی ندارد. چه به معنای فیزیکی چه به معنای فلسفی. تمام شد و رفت به همین سادگی.[۲]
دکتر حجت شبگرد، دکترای مکانیک و عضو مدرسه علم و دین.
[۱] دکتر رضا ضیاء توحیدی، دکتری عمران و کارشناسی ارشد فلسفه غرب، عضو هیأت علمی دانشگاه و عضو هسته پژوهشی نقدنئوآتئیسم.
[۲] استاد ریاضی فیزیک ساکن خارج از کشور.
[1] Casimir Effect
[2] Fluctuation
[3] Quantization
[4] Quantum fluctuation
[5] Canonical quantization
[6] Path Integral
[7] Field Theory
[8] Lagrangian
[9] Stochastic
[10] Effective Potential
[11] Interaction
[12] Self-interacting
[13] Discrete
[14] Harmonic Oscillator
[15] Vacuum Fluctuation
[16] Universal
[17] Casimir Effect
[18] Faraday Shield
[19] The Field Pressure