نیم نگاهی به الاهیات فمینیستی

تاریخچه فمینیسم 2

الهیات فمینیستی (Feminist theology):

الهيات فمینیستی مسیحی، الهیاتی انتقادی است که به دنبال ایجاد آگاهی فمینیستی از مردانه بودن الهیات است و با استفاده از ابزار تحلیلی جنسیت به بررسی و فهم متون، سنت‌ها، مناسک و اساساً سیاق دینی می‌پردازد تا به پیشنهادهایی دست یابد که برای تبیین سهم کامل زنان در الهیات مفید باشد. رویکرد متکلمان فمینیست به این پرسش که آیا مسیحیت موجود می‌تواند تأمین کننده دغدغه‌های زنان و رهایی بخش برای آنان باشد یا خیر، دارای سه طیف انقلابی، اصلاحی و بازسازی‌گرایانه است (مقاله الهیات فمینیستی مسیحی).[1]

 

خدا در الهیات فمینیستی

الهیات سنتی به‌دنبال استدلال برای وجود خداست، اما در الهیات فمینیستی زن به دنبال چشیدن طعم حضور خداست. حتی نسبت به توصیف خدا، رازگونه بودن خداوند در الهیات فمینیستی مورد توجه است، در حالیکه در الهیات سنتی که مردان آن را تدوین کرده‌اند تلاش می‌شود حتی جزئیات صفات پروردگار هم مورد کاوش قرار گیرد. در این الهیات زن بر عکس مرد- که نگاه استعلایی دارد و با بیرون آمدن از بدن می‌تواند اندیشه کند و تعالی یابد-، با بدن و درون خود دنبال تعالی است. دنبال خدایی است که در جهان حلول کرده باشد و انسان بتواند حضور آن را تجربه نماید. لذا معتقد است خدا در این جهان حلول کرده و منزه از این جهان نیست، خدا بدن‌مند است، داخل تاریخ است، داخل جهان است، خدا سرد نیست، بی‌روح نیست، غمخوار انسان است با انسان رابطه دارد و مراقب این رابطه است. خدا در الهیات فمینیستی به جای اینکه ثابت و بدون تغییر باشد، رابطه‌مند است. خلاصه اینکه خدا در این الهیات صفات زنانه دارد، بر خلاف الهیات سنتی که تاریخ مردانه دارد و مردان آن را شکل داده‌اند و بر این اساس خدا، صفات مردانه مثل قدرت، علم و تغییر ناپذیری دارد.

حیات پس از مرگ در الهیات فمینیستی

در این الهیات توجه کمتری به حیات پس از مرگ و جاودانگی می‌شود؛ چون زن هست و زاییدن و پروراندن که به زندگی می‌اندیشد، نه جریان پس از مرگ.

کتاب مقدس در الهیات فمینیستی

در الهیات فمینیستی معتقدند کتاب مقدس با زبان تک جنسیتی و با استفاده از واژگان مذکر مثل خدای پدر، پسر خدا و حواریون و قدیسان مرد، به نابرابری و تبعیض علیه زنان دامن زده و زبان کتاب مقدس باید تغییر کند و ضمایر و واژه‌ها، غیر جنسیتی و یا چند جنسیتی بشود و یا اصلا ضمیر به کار نرود. معتقدند الهیات تاکنون شاهد مرد سالاری و پدر سالاری بوده که این نگاه مرد سالار در ادیان سامی باعث شده مرد را فرادست و زن را فرودست کند و این ادبیات باید تغییر نماید. در این الهیات با زن ستیزی که در عهد قدیم و کلیسا وجود دارد همچون فریب خوردن حوا نه آدم، و فریب دادن آدم توسط حوا نه شیطان، مقابله می‌کنند؛ اینکه هبوط اتفاق افتاد، مرگ رقم خورد و شرور ایجاد شد و همه به خاطر فریب حوا است و این باید در کتاب مقدس اصلاح شود که زن تداعی‌کننده گناه و مسائل جنسی نباشد. مری دیلی (Mary Daly)[2] با انتقاد از کتاب مقدس و کلیسا که با حمایت کلیسا در قرون 16 تا 18 زنان به عنوان ساحره کشته می‌شدند، بیان می‌کند که زبان کتاب مقدس و همه ساختارهای زن‌ستیز باید اصلاح شود. وی معتقد است بر اساس کتاب مقدس میان زن و مرد تفاوتی در تقوا، عزت نفس و کرامت انسانی اخلاق و دین وجود ندارد، چون همه به صورت خدا آفریده شده‌اند.

الگو در در الهیات فمینیستی

الهیات فمینیستی معتقد است که باید برای زنان الگوسازی صورت گیرد. مردان الگوهای فراوان همچون خدای پدر، خدای پسر دارند اما برای زنان تنها الگو حوا هست که گناه را تداعی می‌کند و مریم است که زمینه باکره بودن درباره‌اش مطرح می‌شود که باز ناظر به مردان است و مریم در اینجا منفعل است. اگر برای زنها الگوسازی نشود، سراغ الگوهای مردانه می‌روند و ظلم به زنان افزایش می‌یابد چون الگوهای مردانه از زنان، یک بدن خاص می‌خواهد که سازگار با زن نیست. پس باید زن یک الهه زنانه داشته باشد که از آن الگو بگیرد.

شر و رنج در الهیات فمینیستی

الهیات فمینیستی در پاسخ به مسئله شر و رنج به جای اینکه دنبال پاسخی باشد که خدا را در تجویز شرور توجیه کند، تلاش می‌کند خدا را هنگام درد و رنج همراه انسان نشان دهد و اینکه خدا غافل نیست. ملیسا رافائل (Melissa Raphael)[3] یک الهی‌دان فمینیستی در یهودیت است که قائل به تئودیسه (Theodicy؛ پاسخ استدلالی به مقوله شر) خاصی با عنوان «تئودیسه شِخینا؛ سکینه الهی» است که آن را جایگزین تئودیسه‌های دیگر می‌کند و معتقد است بعد از هلوکاست این تئودیسه می‌تواند به ما کمک کند و تئودیسه‌های عقلی نمی‌توانند رنج را برای ما توضیح دهند. حتی وقتی رنج گزاف به ما تحمیل شده باشد می‌توانیم با احساس حضور خدا آن را تحمل کنیم و به عنوان نمونه اردوگاه زنان را در هلوکاست در برابر اردوگاه مردان مثال می‌زند که زنان توانستند با همدلی و تسکین دادن همدیگر در هنگام رنج، ایمان خود را هم حفظ نمایند. این همان منظر زنانه است که در برابر نگاه مردانه می‌تواند منشأ اثر باشد[4]

 

مدرسه علم و دین؛ گروه علمی نقد الحادجدید

 

پی‌نوشت‌ها:

 [1]https://qabasat.iict.ac.ir/article_711971_a1da59505bf91efa8be19c493028f032.pdf

 [2] https://philosophynow.org/issues/33/Mary_Daly

[3] https://www.bloomsbury.com/us/author/melissa-raphael/

 [4]https://www.aparat.com/v/z83u382