هفت-آبان-روز-کوروش-یا-روز-جعل

۷ آبان؛ روز کوروش یا روز جعل؟ پشت‌پرده یک شایعه از سوی ناسیونالیست‌ها

هر سال، حوالی هفتم آبان، شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌ها شاهد موجی از پست‌ها، کلیپ‌ها و دعوت به تجمع با یک شعار مشترک هستند: «روز جهانی کوروش». جمله‌ای که ظاهرش ساده است، اما پشت پرده‌اش از پیچیدگی‌های سیاسی، رسانه‌ای و ایدئولوژیک خبر می‌دهد. جالب است که با کمی جستجو در منابع تاریخی، تقویم‌های معتبر جهانی و حتی تقویم‌های رسمی ایران، هیچ سندی برای چنین روزی وجود ندارد. نه در دوره هخامنشی‌ها چنین روزی برگزار می‌شد و نه نهادهای بین‌المللی چیزی به‌عنوان «روز جهانی کوروش» ثبت کرده‌اند. پس این موج از کجا آمده، و چرا با چنین شدتی تبلیغ می‌شود؟

ریشه و خاستگاه

بر اساس بررسی‌هایی که در منابع تخصصی و تحلیل‌های اندیشکده‌های مستقل آمده، طرح «روز کوروش» نتیجه یک جریان برنامه‌ریزی‌شده در فضای مجازی است که حدود دو دهه پیش، با تمرکز بر ملی‌گرایی باستان‌گرا و فاصله‌گذاری از هویت اسلامی آغاز شد. در این پروژه، کوروش نه به عنوان یک شخصیت تاریخی با نقاط قوت و ضعف، بلکه به عنوان «نماد مطلق افتخار ملی» معرفی می‌شود. این تصویرسازی، اغلب بر پایه گزینش بخش‌های مطلوب از روایت‌های یونانی و بابلی و حذف بخش‌هایی است که کارنامه واقعی او را زیر سوال می‌برد.

اهداف پنهان

یکی از اهداف اصلی این تبلیغات، ایجاد یک مناسبت جایگزین در تقویم غیررسمی مردم است. هفتم آبان معمولاً در نزدیکی برخی ایام مذهبی یا انقلابی قرار می‌گیرد. هم‌زمانی و تمرکز بر این روز، عملاً یک رقابت نمادین با مناسبت‌های اسلامی و انقلابی ایجاد می‌کند. این همان «جنگ نمادها»ست که در علوم سیاسی از آن به‌عنوان ابزار نرم تغییر هویت یاد می‌شود. در جنگ نمادها، یک شخصیت یا واقعه با ویژگی‌های مطلوب بازسازی می‌شود تا جای اسطوره‌های پیشین را بگیرد.

تبلیغ کوروش به عنوان «پدر حقوق بشر» نمونه روشن این هدف پنهان است. جالب آنکه این لقب نه در کتیبه‌ها آمده و نه در تاریخ متقدم، بلکه زاییده قلم شرق‌شناسان و مورخان متأخر غربی است که تلاش داشتند چهره‌ای همسو با گفتمان مورد نیاز خود بسازند.

نقد سندیت تاریخی

هیچ متن پارسی باستان یا حتی نوشته معاصر یونانی که شماره‌ای مشخص و تاریخی به «هفتم آبان» نسبت دهد، وجود ندارد. حتی برخی باستان‌شناسان غیرایرانی صراحتاً گفته‌اند که تاریخ‌های مذکور در تبلیغات کوروش‌پرستان، از محاسبات فرضی و بدون پشتوانه علمی ساخته شده‌اند. بنابراین، برگزاری مراسم پرخرج با پرچم‌های خاص، لباس‌های نمایشی و تریبون‌های سخنرانی بر اساس چنین تاریخ جعلی، نمونه آشکار «تاریخ‌سازی» است.

پیوند با جریان باستان‌گرایی افراطی

این جریان با موج باستان‌گرایی افراطی پیوند خورده است؛ همان جریانی که تلاش می‌کند شاهان و نمادهای پیش از اسلام را مقدس جلوه دهد و ارزش‌های دینی مردم را به حاشیه براند. در این روایت‌ها، کوروش نه تنها پادشاهی بی‌نقص است، بلکه معصوم و سزاوار احترام مذهبی معرفی می‌شود؛ رویکردی که نمونه‌های مشابهش را در پروژه‌های یهودی‌سازی تاریخ یا مسیحی‌سازی شخصیت‌های باستانی دیده‌ایم.

تأثیر رسانه‌های غربی و صهیونیستی

بخش قابل توجهی از محتوای پرشده در فضای مجازی درباره کوروش، از ترجمه‌های سایت‌ها و نشریات وابسته به محافل صهیونیستی و ملی‌گرایان افراطی می‌آید. این رسانه‌ها بارها کوشش کرده‌اند تا کوروش را به عنوان یک متحد تاریخی یهودیان معرفی کنند؛ روایتی که از نظر پژوهشگران بی‌طرف، آلوده به اغراض سیاسی و تحریف است.

نتیجه‌گیری

روز کوروش، به‌عنوان یک حباب رسانه‌ای، بیش از آنکه گرامیداشت تمدن باشد، بخشی از یک جنگ نرم هویتی است؛ جنگی که می‌خواهد باستان‌گرایی افراطی را جایگزین هویت اسلامی کند و در این مسیر، تاریخ را بازنویسی می‌کند. مواجهه با این جریان، نیازمند روشنگری گسترده، نقد مستند روایت‌ها و افشای پشت‌پرده آن است.

باید گفت که احترام به میراث تاریخی ایران منافاتی با هویت اسلامی ندارد، اما ساخت روزهای جعلی، تبدیل پادشاهان با کارنامه‌های تاریک به قدیس، و القای تعارض میان تاریخ ایران و اسلام، همان جایی است که نقد جدی آغاز می‌شود.

 

› حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *