تصوف فرقهای، به علت برخی از انحرافات جدی همواره با نقدهایی جدی مواجه بوده است. برخی از آسیبهای آن نهتنها در حوزه دینداری، بلکه در سلامت روان، ساختار اجتماعی و معرفت دینی نیز تأثیرگذار بودهاند. در زیر به برخی از مهمترین آسیبهای تفکرات صوفیانه اشاره خواهیم نمود.
آسیبهای معرفتی و دینی
- تأویلگرایی بیضابطه
 
صوفیان گاه به تأویلهای شخصی و غیرمستند از آیات و روایات روی میآورند که میتواند منجر به انحراف از اصول شریعت شود.
- شخصیسازی دین
 
تجربههای عرفانی فردی جایگزین منابع معتبر دینی میشود؛ در نتیجه، دین به امری کاملاً شخصی و غیرقابل نقد تبدیل میگردد.
- التقاط در دینداری
 
برخی طریقتها با ترکیب آموزههای اسلامی با عناصر ادیان دیگر، نوعی دین التقاطی را ترویج میکنند که با اصول توحیدی ناسازگار است.
- شریعتگریزی
 
تأکید بیش از حد بر طریقت و حقیقت، گاه منجر به بیتوجهی به احکام شرعی و واجبات دینی میشود.
آسیبهای روانی و جسمی
- ریاضتهای افراطی
 
تمرینهایی مانند گرسنگی، بیداری طولانی، سکوت مطلق و خلوتنشینی میتواند به اختلالات روانی مانند افسردگی، روانپریشی و حتی اسکیزوفرنی منجر شود.
- وابستگی شدید به مرشد
 
در برخی طریقتها، مرید باید اراده خود را کاملاً تسلیم مرشد کند؛ این وابستگی میتواند استقلال فکری و روانی فرد را مختل کند.
- باور به کرامات و تصرفات ماورایی
 
تأکید بر کشف و شهود، تصرف در عالم غیب و کرامات، گاه موجب توهمات دیداری و شنیداری و اختلالات ذهنی میشود.
آسیبهای اجتماعی
- فرقهگرایی و انزواطلبی
 
برخی گروههای صوفیانه با تأکید بر انحصار حقیقت، خود را از جامعه جدا کرده و نوعی فرقهگرایی را ترویج میدهند.
- تقدسسازی از شخصیتها
 
مرشد یا پیر طریقت گاه به جایگاه شبهالهی ارتقا مییابد که نقد و پرسش از او را ممنوع میسازد.
- ترویج روایات غیرمستند
 
نقل حکایات و کرامات بدون سند معتبر، موجب تحریف تاریخ و باورهای دینی میشود.
› سید رضا موسوی
								