واقعیت های یک باند تبهکار

گفت‌وگو با دکتر عبدالرحیم بیرانوند، پژوهشگر و منتقد تصوف فرقه‌ای

واقعیت‌های یک باند تبهکار

فرقه دراویش صهیونیستی در ماه‌های اخیر و به ویژه در جنگ دوازده روزه، به روشنی نشان داد که نقش پیاده نظام غرب و رژیم صهیونیستی را ایفا کرده و تلاش می‌کند تا اهداف غرب را در جمهوری اسلامی ایران دنبال نماید. تحریک دشمنان غربی و رژیم صهیونیستی برای حمله به ملت ایران و حمایت از کشتار بیش از هزار نفر از هموطنان بیگناه نشان داد که آنها هیچ حد و مرزی را در دشمنی با نظام اسلامی ندارند. به همین دلیل موسسه حق پژوهی با هدف روشنگری در زمینه ابعاد ماجراجویی‌های این باند تبهکار، در گفتگویی با استاد دکتر عبدالرحیم بیرانوند ماهیت این فرقه صهیونیستی را مورد بررسی قرار داه است. بخش اول ین گفت‌و‌گو در زیر امده است.

 

با سلام و ارادت. در خدمت استاد دکتر عبدالرحیم بیرانوند از اساتید شاخص نقد تصوف فرقه‌ای هستیم. لطفا در ابتدا خودتان را بیشتر معرفی کنید و از سوابق خود در این زمینه بگویید.

بنده هم عرض سلام و ادب دارم خدمت شما و همکاران گرامی بابت زحماتی که می‌کشید. بنده عبدالرحیم بیراوند هستم و خداوند توفیق داده بیش از دو دهه- حدود ۲۵ سال- در حوزه تصوف و عرفان اسلامی و به خصوص طریقت‌ها مطالعه داشته‌ام و در این حوزه پژوهش‌ها و تالیفاتی نیز دارم که اگر توفیق شد خدمتتان عرض می‌کنم.

 

برای شروع سخن بفرمایید که یک پژوهش موفق نیازمند چه ابزار‌هایی هست وباید از چه روش‌هایی استفاده کند؟

عرض کنم پژوهش موفق و یک پژوهشگر موفق می‌بایست ۳ نوع پژوهش را در هم ضرب کند. یک بخش پژوهش کتابخانه‌ای هست. البته، چون موضوع بحث ما درباره مسائل بروز مباحث فرقه‌ای و این جهله صوفیه است از اینها عبور می‌کنم و اگر فرصت شد به صورت دقیق‌تر عرض خواهم کرد. به صورت کوتاه باید گفت پژوهش کتابخانه‌ای لازمه‌هایی دارد، لازمه آن این است که باید به سمت موضوع محور بودن حرکت کرد؛ یعنی باید موضوع مشخص شود و کتاب‌های مادر تهیه بشوند و انبوه خوانی شود که اینجا باید پرونده‌های علمی شکل بگیرد. مثلا فکر کنید موضوعی مانند دراویش گنابادی را می‌خواهید مطالعه کنید، باید اینجا همه منابع دست اول را اعم از کتاب‌ها یا اسناد و نامه‌هایی که بزرگان اینها دارند گرد آوری شود و شروع شود به مطالعه. البته در کنار این باید کتاب‌های تایید و توصیف و نقد خوانده شود که بشود زوایای مختلف را تبیین کرد؛ این می‌شود پژوهش کتابخانه‌ای.

در کنار این باید پژوهش میدانی هم شکل بگیرد. نیار هست برای اینکه حقیقتی را کشف کنید وارد میدان پژوهش شوید. خود این روش دارد که باید در کارگاه مفصلی مطرح شودتا مشخص شود عقاید و بارو‌های اینها چیست؟ گاهی در کتاب‌ها چیز‌هایی نوشته می‌شود که وقتی وارد میدان می‌شوید می‌بینید چیز دیگری است و پژوهشگران دایما به این پژوهش استناد کرده‌اند و در اذهان نفوذ کرده و وقتی پژوهشگر وارد میدان می‌شود در قالب‌های مختلف، آنجا با روش‌های مختلف می‌توان یکی سری حقایق را کسب کند؛ لذا پژوهش میدانی مهم است.

در کنار این پژوهش مجازی است. ما وارد دنیای مجازی شدیم. پدیده جهانی که نمی‌شود فاکتور گرفت. امروز هر فردی در این فضا، مهارت‌هایی دارد. نکته‌ای عرض کنم. اطلاعات را به دو دسته آشکار و پنهان تقسیم می‌کنند. بدون مبالغه عرض کنم بیش ازهشتاد تا نود درصد اطلاعات راجع به خیلی موضوعات در منابع آشکار هست که کسب اینها مهارت نیاز دارد و اگر کسی بتواند این مهارت‌ها را یاد بگیرد به دستاور‌های خوبی دست پیدا می‌کند که اینها باید در کنار پژوهش کتابخانه‌ای و میدانی ضرب شود، چون انتزاعی هر کدام را ورود پیدا کنیم نقص هست.

آزمایش به حدی رسید که خود اقطاب او را اخراج کردند و طی یک بیانیه رسمی و بیانیه‌های متعدد اعلام کردندکه این فرد را راه ندهید. افرادی که با او هستند مانند مجذوبان نوری‌ها اعلام شد به همه حسینیه‌ها و خانقاه‌ها که یک دانه از اینها را در خانقاه راه ندهید، به همین خاطر این فرد و پیروانش معجون عجیبی با شستشوی مغزی به وجود آوردند.

 

شما در یکی از یادداشت‌های خود درباره دراویش صهیونیستی از سه کلمه خرافه، خیانت و خشونت یاد کردید، لطفا هر کدام از سه واژه را درباره این باند توضیح بدهید.

خیلی بدون پرده وارد بحث شدیم. این سه کلید واژه هر کدام یک کارگاه هست؛ چون آن قدر کنش‌های این باند تبهکار صهیونیستی زیاد هست که هر کدام از اینها می‌تواند سرفصل باشد. اینها یک خلاصه ا‌ی از این سه واژه خرافه، خیانت و خشونت هستند یکی دو مورد را توضیح می‌دهم.

خرافه گرایی اساس ابزار و وسایلی هست که فرقه‌ها برای فریب از آن استفاده می‌کنند. برای مثال، چون اسم دراویش صهیونیستی را آوردید، شخص آزماش را مثال می‌زنم. او ماذون مطرود و در واقع معزول هست. یعنی قبل از اینکه وی طرد شود، ماذونی بود که توسط قطب وقت (نور علی تابنده) عزل شد. ماذون کلید واژه‌ای است که متصوفه سلطان علیشاهی به کسی می‌گویند که قطب در مواردی به او اجازاتی داد است. اجازه می‌تواند برای امام جماعتی یا تدریس یا تبلیغ باشد. آزمایش به حدی رسید که خود اقطاب او را اخراج کردند و طی یک بیانیه رسمی و بیانیه‌های متعدد اعلام کردندکه این فرد را راه ندهید. افرادی که با او هستند مانند مجذوبان نوری‌ها اعلام شد به همه حسینیه‌ها و خانقاه‌ها که یک دانه از اینها را در خانقاه راه ندهید، به همین خاطر این فرد و پیروانش معجون عجیبی با شستشوی مغزی به وجود آوردند.

خرافه وقتی که می‌گوییم یک نمونه اش این است. شما مصطفی آزمایش را به عنوان پایلوت می‌خواهید خرافاتش را بررسی کنید. عجیب است. من اینجا توصیه می‌کنم به دراویش طریقت که مطالب ما و ایشان را پیگیری کنند. اینها همه در دسترس است ما حرف پنهان نمی‌گوییم، همه را درفضای مجازی منتشر کرده‌اند. مثلا او۲۱ جلسه برنامه ضبط کرده است. می‌دانید ایشان ذهن بیمار و سناریو ساز دارد. فوق العاده آدم تخیلی هست. اصلا یکی از موضوعاتی که ساخته تحت عنوان موضوع یوفو‌ها (انسان مغناطیستی) و موجودات فرازمینی هست. در ۲۱ قسمت سناریو سازی می‌کند با ذهن داستان سرا و فوق العاده خیالبافی که دارد و ثابت می‌کند که موجودات فراطبیعی که جن مانند هستند و اینها به نام دماران نام می‌گذارد، اصطلاحاتی را جعل کرده که در هیچ یک از منابع مانیست. بالاخره چرا نقد می‌کنیم؛ چون مدعی است ماذون هستم. البته بخش مطرود بودن را فریاد می‌زنیم؛ اما بالاخره هنوز در پاریس برای عده‌ای از مجذوبانی‌های فراری تفسیر قرآن می‌کند. یعنی مدعی صوفی شیعه است. این فرد به عنوان مربی قران۲۱ برنامه اجرا می‌کند که می‌خواهد ثابت کند موجودات متافیزیکی خاصی وجود دارد. ما منکر متافیزیک و موجوداتی که در قرآن راجع به آنها بحث شده مثل جن نیستیم ولی اینکه او می‌آید تبدیل می‌کند به موجوداتی به اسم یوفو‌ها و بعد دماران، جالب است که کارکرد این موجود چیست؟ همه کارکرد او این است که می‌خواهد دمار از روزگار جمهوری اسلامی در بیاورد. طنز داستان اینجاست. برنامه‌های این آقا شبیه برنامه کودک است با تخیلات خاص. باید بپرسیم روی چه مبنایی این حرف‌ها را به خورد دراویش می‌دهد. اقبال و مشتری ندارید. مشتری هم ندارید به اسم درویشی دارید منتشر می‌کنید.

 

چیزی که شما گفتید با توجه به اینکه قابل اثبات نیست جز خرافات محسوب می‌شود؟

بله شما دائما می‌بایست برگردید به مبنا، مبنای شما اگر عقلی است بر اساس علم منطق و فلسفه است، استدلال بیاورید. اگر کلام است، استدلال عقلی نقلی، اگر فقه است باید به ترتیبی دیگر استدلال کنید. ادعا‌های اینها پایه و اساس ندارد. منتها به هم می‌بافند. شبیه این را در بحث مدیتیشن و یوگا می‌بینید. این است که می‌گویم معجون عجیبی است. اینکه سرچ می‌کنید می‌بینید یک لنگش رو به آسمان است، دستش را به سبک یوگا کرده، پاهایش را به آسمان کرده است.

این خیانت و در راس مزدوری برای رژیم صهیونیستی است. پول خورده‌های پر و صدا که با فضای مجازی و بستری که هست شروع می‌کنند به سر و صدا. برای دیده شدن رادیکال‌ترین موضع را دارند. یعنی آخر موضع. می‌زنند به سیم آخر تا دیده شوند.

 

یوگا یک پرستش خدایان هندی است که دارند به اسم ورزش تبلیغ می‌کنند؟

خوب وقتی می‌گویم خیانت، ابعاد مختلف دارد. خیانت به طریقت، اسلام و تشیع، و یکی پیوستن به رژیم منحوس و غاصب صهیونیستی است که واقعا زبان الکن است. حضرت علی «ع» می‌فرمایند اساس به وجود آمدن فتنه، هوای نفس است و بعد بدعت گزاری. یعنی دو مولفه ذکر می‌کنند. بدعت و هوای نفس. آزمایش از قبل انحرافات را داشت، اما وقتی که اخراج شد عقده‌ای و سرخورده شد. این هوای نفس چیه؟ ما چند نوع شهوت داریم. شهوت مقام، بدترین نوع است. بعد ادعاست، مصداق عنکبوت دنیادار و دکان داری که ادعا می‌کنند صاحب فلان هستیم و واقعیتی ندارند. بعد مقام دنیایی می‌آید یعنی پول و زر و زور و تزویر؛ یا شهوت ها‌ی مختلف که نمی‌خواهیم وارد شویم. البته گاهی افراد می‌فهمند و گاه نمی‌فهمند البته آزمایش می‌فهمد. این خیانت و در راس مزدوری برای رژیم صهیونیستی است. پول خورده‌های پر و صدا که با فضای مجازی و بستری که هست شروع می‌کنند به سر و صدا. برای دیده شدن رادیکال‌ترین موضع را دارند. یعنی آخر موضع. می‌زنند به سیم آخر تا دیده شوند.

ببینید ما وقتی می‌گوییم اینها باند تبهکار هستند این را مترادف می‌گیریم با کالت، در تعریف کالت گفته می‌شود فرقه‌های مخرب هستند، که کارشان مغز شویی است. اینها چند تا مولفه دارند که کالت دارد. یکی سرکرده است که این دم با اینکه مشروعیتی ندارد نه در فرقه و نه در خارج فرقه؛ اما خودش را لیدر معرفی می‌کند.

 

چرا معتقد هستید که طیف مصطفی آزمایش یک فرقه منحرف است؛ یعنی چه ویژگی‌هایی دارد؟

خلاصه خیانت و خشونت هستند، خشونت اینها این هست که در کنار مسایل خرافی و التقاطی که همه چیز را به هم وصل کرده‌اند و بعد خودفروشی کرده و به سمت رژیم غاصبی که دشمن تخاصم ماست رفته‌اند. روایت داریم از علی «ع» که دوست دشمن شما، دشمن شماست. اینها خشونت‌های زیادی مرتکب شدند و یا در فضای رسانه‌ای دعوت به ترور و کار‌های خشونت طلبانه کردند. دو نمونه بارز یکی گلستان هفتم است که لیدر اصلی مصطفی آزمایش و تیم او بودند. روح الله زم را فریب دادند و اطلاعات غلط به او دادند و او هم که برند رسانه‌ای خوبی پیدا کرده بود. فریبش دادند و خبری را که مفصل راجع به آن توضیح دادیم، که بحث بازداشت قطب ۹۲ ساله، ویلچر نشینی که تا قبل از آن جرمی مرتکب نشده بود گفتند جمهوری اسلامی می‌خواهد بازداشتش کند دراویش بریزند و آن غائله را به وجود آوردند. با رفتار‌های قبیله‌ای و طایفه‌ای و فرقه‌ای که ۴ نفر شهید شدند. ۳ نفر از نیروی انتظامی و محمد حسین حدادیان.

عجیب اینکه اینها اوج شرارات را انجام می‌دهند؛ مثلا وحید بهشتی می‌گوید اگر هزاران تن برای اینکه مسئولی در جمهوری اسلامی کشته بشود، ایرادی ندارد. ارزش دارد که اسراییل بیاید هزاران تن بمب مثلا در تهران خالی کند تا یک مسئول عالی مقام ترور بشود. گویا ترقه بازی چهارشنبه سوری در ذهنش است. این اوج خباثت اوست.

دومین مصداق بارز خشونت همراهی و همکاری اینها قبل از جنگ، هنگام جنگ و بعد از جنگ است. اینها تندترین مواضع را گرفتند. خروجی جنگ شده شهادت ۱۱۰۰ نفر از افراد بی دفاع و بیگناهی که در خانه‌ها بودند و زیر بمب‌های رژیم به شهادت رسیدند. خانه روی سرشان آوار شد. از زن باردار تا بچه دو ماهه، بیمارستان‌ها و زندان را زدند. من موسسه دارم و رصد در این زمینه زیاد دارم، خدا می‌داند دانه به دانه کار‌هایی که کردند مقابل چشمان من است از مصاحبه تا کار‌های دیگر.

عجیب اینکه اینها اوج شرارات رو انجام می‌دهند مثلا وحید بهشتی می‌گوید اگر هزاران تن برای اینکه مسئولی در جمهوری اسلامی کشته بشود ایرادی ندارد. ارزش دارد که اسراییل بیاید هزاران تن بمب مثلا در تهران خالی کند تا یک مسئول عالی مقام ترور بشود. گویا ترقه بازی چهارشنبه سوری در ذهنش است. این اوج خباثت اوست. نشسته در لندن در شبکه‌ها ومصاحبه می‌کند و می‌گویدچه اشکالی دارد اسراییل در جنگ بعدی بمب هسته‌ای تمیز بزند به ایران. بعد هزاران نفر کشته می‌شوند جالب است مصاحبه‌ای ۳ تا ۴ روز بعد از جنگ وحید بهشتی که افسر ازشد مصطفی آزمایش انجام می‌دهد. برنامه وبیناری دارند که توصیه می‌کنم برنامه را ببینید ۴ نفر اپوزیسون که یک نفر وقتی که شروع می‌کند به نقد ایشان می‌گوید آقا روی چه حسابی شما از بمباران اوین دفاع کردید؟! می‌گوید اگر مادرم، خاله‌ام، پسرم و… همه آنجا باشند کشته بشوند ایرادی ندارد، فقط جمهوری اسلامی از بین برود. می‌گوید اینها هزینه‌های جاری یک جنگ است. حالا از او یک ویشگول بگیرید ببنید چیه واکنشی دارد. نشستند میان پر قو و در بین سرویس‌های امنیتی با بهترین لباس، خوراک و امکانات حمایت می‌شوند و بعد می‌نشینند برای مردم ما که دارند زندگی می‌کنند، از این حرف‌ها می‌زنند.

مثلا وحید بهشتی پول داده یک نفر بنر آورده و عکس گرفته، صد بار این را در رسانه‌ها آورده، در رسانه‌های عبری زبان آورده و گفته ملت ایران با من هستند! مرد حسابی ما یک حاجی و کربلایی بر می‌گردد ۲۰۰ بنر می‌زنیم. مراسم عروسی داریم بنر می‌زنیم. پول دادی به کسی بنر بزند برای شما، بنر‌ها چرا در خیابون نماندند. چه کسی اینها را زده؟!

 

چرا معتقدید آزمایش مصداق یک کالت و فرقه انحرافی است و از تصوف اصیل جدا می‌شود؟

ببینید ما وقتی می‌گوییم اینها باند تبهکار هستند این را مترادف می‌گیریم با کالت، در تعریف کالت گفته می‌شود فرقه‌های مخرب هستند، که کارشان مغز شویی است. اینها چند تا مولفه دارند که کالت دارد. یکی سرکرده است که این دم با اینکه مشروعیتی ندارد نه در فرقه و نه در خارج فرقه؛ اما خودش را لیدر معرفی می‌کند. نکته بعدی محتوا و ایدئولوژی که برای خودش درست کرده و یک شبکه سازمان یافته که از روش‌هایی مثل مغز شویی تسلط و کنترل ذهن و فکر، رفتار و کردار، اینها روش‌هایی است که ما برنامه مستقلی داشتیم که اگر فایل این را در رسانه منتشر کنید بد نیست. این مولفه اینها را به کالت تبدیل کرده که کارش مغزشویی اعضا است. فردی که وارد فرقه است می‌فهمد مسیر چیست، اما هزینه‌های خروج از فرقه را لیدر و گرداننده طوری طراحی می‌کنند که آدم می‌ترسد از فرقه خارج بشود. همیشه در این‌ها همره با فوبیا است با ترس‌ها و اضطراب‌هایی که افراد درگیرش هستند

 

خیلی ممنونم استاد بیرانوند عزیز. انشالله در بخش دوم این مصاحبه در خدمت شما خواهیم بود.

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *