استفاده برخی از صوفیان از مواد مخدر، موضوعی تاریخی و بحثبرانگیز است که در منابع مختلف عرفانی، ادبی و انتقادی به آن اشاره شده است. این پدیده، گرچه در میان همه صوفیان رایج نبوده، اما در برخی فرقهها و دورهها، بهعنوان ابزاری برای رسیدن به حالات خلسه، وجد و شهود عرفانی مورد استفاده قرار گرفته است.
بر اساس منابع تاریخی، برخی صوفیان از موادی مانند بَنگ، حشیش، تریاک و افیون برای تحریک قوای ذهنی و ورود به حالات عرفانی بهره میبردند. این مواد، بهویژه در فرقههایی مانند قلندریه، خاکساریه و خراباتیان، نقش مهمی در آیینهای خاص و مراسم سماع داشتند.
این مساله در سخنان برخی از بزگان و نویسندگان هم مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله عبید زاکانی در رساله «تعریفات» مینویسد: «البَنگ: آنچه صوفیان را در وَجد آورد» (زاکانی، عبیدالله، کلیات عبید، ص۳۷۳)
یحیی باخرزی (۷۳۶ق) نیز به رواج مصرف بنگ در بین صوفیه اشاره دارد. (باخرزی، یحیی، أوراد الأحباب و فصوص الآداب، ص۱۱۵)
علامهی طباطبایی رحمةالله علیه عارف بزرگ و مفسر ارجمند شیعه در المیزان میفرماید: «صوفیه برای سیروسلوک، آداب و رسوم خاصی را که در شریعت وجود نداشت به وجود آوردند و راههای جدیدی را پیوسته به آن افزوده و شرع را کنار گذاشتند. تا اینکه به جایی رسیدند که شریعت را در یک طرف دیگر قرار دادند و کارشان به جایی رسید که در محرمات غوطهور شدند و واجبات را ترک کردند و در آخر، منتهی به تکدی و استعمال بنگ و افیون شدند که این حالت، آخرین حالت تصوف است که مقام فنا نامیده میشود. (محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، قم، انتشارات مؤسسه نشر اسلامی، ج ۵، ص ۲۸۲)
آنچه مشخص است بسیاری از علما و منتقدان، این شیوه را انحراف از مسیر شریعت و عقلانیت دینی دانستهاند. بهویژه اهل بیت (ع) و فقهای شیعه، استفاده از این مواد را بهشدت نقد کردهاند.
- سید رضا موسوی