رنه گنون (René Guénon؛ ۱۸۸۶–۱۹۵۱) فیلسوف و متفکر فرانسوی، یکی از ژرفترین منتقدان مدرنیته در قرن بیستم بود. او پس از سالها تحقیق در فلسفه، ریاضیات و عرفان شرقی، در سال ۱۹۱۲ به اسلام گروید و نام «عبدالواحد یحیی» را برگزید. گنون با تألیف آثاری چون بحران دنیای جدید، حکومت کمّیت و نشانههای زمانه و مقدمهای بر آموزههای هندو، بنیانگذار مکتب «سنتگرایی» در غرب شد؛ مکتبی که دعوت به بازگشت به «سنت نخستین» یا همان سرچشمه الهی ادیان راستین میکند [1].
از نظر گنون، تمدن جدید غربی در مسیر سلطه عقل ابزاری و فناوری، انسان را از اصل خود؛ یعنی ارتباط با حقیقت قدسی و الهی، جدا کرده است. او هشدار میدهد که «تکنولوژی اگر از روح الهی تهی شود، ابزار نابودی انسان خواهد شد» [2].
در نگاه او، تمدن مدرن ظاهراً به پیشرفت رسیده اما در باطن گرفتار پوچی و ازخودبیگانگی شده است؛ زیرا علم و صنعت، بدون هدایت وحی، به نیرویی بیجهت و ویرانگر بدل میشود.
گنون راه نجات را در بازگرداندن سیادت «روح قدسی» بر «عقل تحلیلی» میدید؛ یعنی همان هماهنگی میان علم و وحی که در سنتهای اصیل شرقی و بهویژه در اسلام یافت میشود.
او در جستجوی دینی بود که هنوز پیوندش را با اصل متافیزیکی حفظ کرده باشد. پس از مطالعه عمیق ادیان گوناگون، دریافت که اسلام، بهویژه در بُعد عرفانی آن، ساختاری زنده و کامل از سنت باطنی در اختیار دارد [3].
به باور گنون، «توحید» در اسلام صرفاً آموزهای کلامی نیست، بلکه جوهرهای متافیزیکی است که همه ابعاد زندگی انسان را معنا میبخشد. از همین رو اسلام را «تداوم زنده سنت نخستین» دانست و نوشت: «پیوستن به اسلام، نفی ادیان دیگر نیست، بلکه پیوستن به سرچشمه واحدی است که در همه ادیان حقیقی جاری است» [5].
گنون در سالهای پایانی عمر در قاهره زیست و اسلام را نه فقط یک نظام اعتقادی، بلکه راهی برای «تجربه زنده حقیقت» میدانست [6]. در نگاه او، اسلام میان عقل، وحی و عمل اجتماعی تعادل برقرار میکند و برخلاف تمدن مدرن، انسان را در خدمت حقیقت قرار میدهد نه در خدمت ابزار.
هرچند گنون در زمانی میزیست که فناوری هنوز در مراحل ابتدایی بود، اما نگاهی آیندهنگرانه داشت. او در آثار خود از خطر «حکومت کمّیت» سخن گفت؛ جهانی که در آن، کیفیت و معنا قربانی اندازهگیری و محاسبه میشود [4].
امروز، در عصر هوش مصنوعی، این هشدارها عینیت یافته است. اگر در قرن بیستم ماشین صنعتی انسان را از طبیعت جدا میکرد، در قرن بیستویکم هوش مصنوعی ممکن است انسان را از خودِ انسانیاش جدا کند. این همان وضعیتی است که گنون آن را نشانه «آخرالزمان مدرن» میخوانْد: زمانی که انسان همهچیز را میداند، جز معنای دانستن.
از اینرو، بازگشت به دین در عصر فناوری، نه دعوتی احساسی، بلکه ضرورتی تمدنی است. دین میتواند به علم جهت دهد، مرز اخلاقی علم را حفظ کند و میان «قدرت ساخت» و «قدرت معنا» توازن برقرار سازد. به تعبیر گنون، علم و تکنولوژی باید در پرتو وحی معنا یابند؛ زیرا تمدنی که از قدس جدا شود، هرچند در ظاهر پیشرفت کند، در باطن در مسیر فروپاشی است.
بدینسان، پیام گنون برای جهان امروز بیش از همیشه زنده است: باید میان هوش مصنوعی و «روح الهی» آشتی برقرار کرد. بدون این پیوند، علم از انسانیت تهی میشود و انسان از معنا. بازگشت به سنت نخستین، یعنی بازگرداندن «معنا به دانش» و «روح به تمدن».
پینوشتها
[1] Wikipedia, René Guénon, https://en.wikipedia.org/wiki/Ren%C3%A9_Gu%C3%A9non
[2] Guénon, The Crisis of the Modern World, Sophia Perennis, 2001.
[3] Brill, René Guénon and the Western Esoteric Tradition, https://brill.com/display/book/9789004435544/BP000038.xml
[4] Guénon, The Reign of Quantity and the Signs of the Times, Sophia Perennis, 2004.
[5] PhilPapers, “René Guénon and the Primordial Tradition”, https://philpapers.org/archive/BENRGA-4.pdf
[6] IslamWeb, “La conversion à l’Islam du penseur français René Guénon”, https://www.islamweb.net/fr/article/190582
› دکتر احمد منصوری ماتک
