وقتی دین اسلام اجباری نیست پس حمله به ایران بعد از پیامبر چه معنایی داره و این کار دینی نیست؟

پاسخ اجمالی:

در اسلام پذرش دین اجباری نیست و از منظر اسلام انسان‌ها در انتخاب دین آزاد هستند، همینطور در اسلام جنگ به منظور کشور گشایی و قدرت گرایی وتحمیل عقیده جایز نیست. حمله مسلمان درایران هم به منظور اجبار ایرانیان به پذیرش اسلام نبود واسلام با شمشیر وارد این کشور نشد، بلکه این حمله به منظور آزادی ایران از قید وظلم حاکمان کشور صورت گرفت، البته این جنگ در گرایش مردم ایران به اسلام بی تاثیر نبود.

پاسخ تفصیلی:

تاریخ نشان می‌دهد که حاکمان برمردم ایران ظلم و آنان شدیداً رنج می‌برند و از حکومت و رهبران خود راضی نبودند. گرچه حمله اعراب به ایران برخی از آثار منفی را در پی داشت، ولی این حمله موجب گردید که زمینه گسترش اسلام در کشور فراهم گردد. شاید اگر چنین رخ‌دادی اتفاق نمی‌افتاد، زمینه گرایش مردم ایران به اسلام فراهم نمی‌شد و مردم ایران از نعمت بزرگ اسلام محروم می‌شدند و بر همان دین آبا و اجداد خود باقی می‌ماند و این فاجعه بزرگی بود که جامعه ایران را تهدید می‌کرد. زمینه‌های پذیرش اسلام قبل از جنگ در ایران وجود داشت، چنانکه در زمان حیات پیامبر (ص) و پیش از ورود اسلام به ایران، بسیاری از ایرانیان ساکن در یمن، اسلام آوردند و جزء مسلمانان فداکار در راه اسلام شدند. عده زیادی از مردم بحرین ـ که در آن روز محل سکونت ایرانیان بود ـ در اثر تبلیغات به اسلام گرویدند. حتی حاکم آنجا که دست نشانده پادشاه ایران بود، مسلمان شد. ایرانیان در این دو جا به صورت گروهی اسلام را پذیرفتند و بعضی نیز به صورت فردی اسلام آوردند و در رأس آنها سلمان فارسی است. همین مقدار سابقه ایرانیان با اسلام در زمان پیامبر کافی بود که بسیاری از آنها با اسلام آشنا شوند.

مسلمان درآن زمان آنچنان قدرت نداشت که گفته شود اسلام با قدرت ایرانیان را مسلمان نمود، زیرا جنگ میان اسلام و ایران در زمانی رخ داد که ایران یکی از دو قدرت درجه اول بود که بر جهان حکومت می‌کردند. بقیه کشور‌ها تحت الحمایه آنها بودند یا باجگزار آنها. ایرانیان از نظر وسایل جنگی و سرباز و فراوانی جمعیت و امتیازات دیگر، برتری فوق العاده نسبت به مسلمانان داشتند. جمعیت آن روز این کشور را با توجه به گستردگی آن، حدود ۱۴۰ میلیون تخمین زده‌اند که گروه بی شماری از آنان سرباز بودند. در حالی که سربازان اسلام به شصت هزار نمی‌رسید و این گروه از نظر آشنایی با فنون جنگی در مقایسه با ایران، بسیار در سطح پایین قرار داشتند. با این اوصاف، محال است جمعیتی با این شرایط، بر حکومت ساسانی پیروز شود و آن را به کلی محو و نابود سازد. (۱). مهم‌ترین عامل شکست را باید در نارضایتی ایرانیان از وضع دولت و آیین و رسوم اجحاف آمیز آن زمان دانست؛ (۲) چرا که رژیم حاکم و اوضاع اجتماعی و دینی در آن روز به قدری فاسد و خراب بود که تقریبا همه مردم ناراضی بودند. جنگ مسلمانان، با ۱۴۰ میلیون ایرانی نبود بلکه جنگ با حاکمانی بود که پشتوانه مردمی نداشتند. ایرانیان بعد از پیروزی عرب ها، در اثر تماس با مسلمانان و آشنایی با دین اسلام به مرور و تدریجا اسلام را اختیار کردند. چنین نبود که به زور اسلحه و یکباره اسلام را بپذیرند. اسلام در اوایل قرن اول وارد ایران شد، اما بیشتر ایرانیان از اوایل قرن سوم به بعد به اسلام گرویدند. (۳)

دراین خصوص به کتاب ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایران، تألیف شهید مرتضی مطهری، مراجعه نمایید

پی نوشت‌ها:

۱- مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام وایران، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲، ص ۷۷.

۲- همان، ص ۷۶.

۳-همان، ص ۷۷.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *