اگر خانقاه، از مصاديق بدعت به شمار می آيد پس حسينيه هم بدعت است، زيرا همه اين پديده ها، نو و جديد می باشد.

پاسخ اجمالی:

هر امر نوی را بدعت نمی‌نامند. بدعت عبارت است از انتساب غیردین به دین. و خانقاه به عنوان مکان طریقت دینی در برابر شریعت دینی، بدعت آفرین است.

 

پاسخ تفصیلی:

اولاً: حسینیه‌ها و مدارس جدید، فرقه‌های دینی نساخته‌اند و موجب کم رنگ کردن حضور مردم در مسجد و تفرقه میان مسلمین نشده‌اند، در حالی که تمام این پیامدهای منفی در خانقاه ظاهر گشته است.

ثانیا: هر امر نوی را بدعت نمی‌نامند. بدعت عبارت است از انتساب غیردین به دین. و خانقاه به عنوان مکان طریقت دینی در برابر شریعت دینی، بدعت آفرین است.

ثالثا: صوفیان، احکامی در خانقاه جاری می‌کنند که جملگی بدعت‌اند؛ مثلاً پیوند وثیقی میان ولایت و تصوف برقرار می‌سازند و ولایت را در اقطاب خود ساری و جاری می‌دانند و آن را جانشین ولایت ائمه اطهار- علیهم السلام- قرار می‌دهند، اگر ولایت ـ به زعم صوفیان ـ قیام عبد است به حق در مقام فنا از نفس خود، پس لازمه بریدن از نفس و اتصال به حق تابعیت از اهل بیت- علیهم السلام- در تمام زمینه‌ها است، و یکی از دستورات ائمه اطهار علیهم السلام، اطاعت از فقهای جامع الشرایط و مجتهدان فقه تشیع است؛ در حالی که، فرقه‌های صوفیه به شدت مخالفت مرجعیت شیعه بوده و در دین شناسی، از فقها و نائبان عام امام عصر(عج) بهره نمی‌گیرند، هم چنین گرایش سکولاریستی و توصیه به جدایی دین از سیاست و مسایل اجتماعی و انتساب دین گزینش‌گر به اسلام ناب محمدی -صلی الله علیه و آله- و نیز تمایز قایل شدن بین شریعت و طریقت و انتساب آن به دین اسلام بدون هیچ مدرک و مستندی بدعت دیگر صوفیان است که در خانقاه آن را ترویج می‌نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *