یوگای-اسلامی

یوگای اسلامی؛ توهم یا واقعیت؟

در یوگا، به جای نماد دینی، خدایی به نام شیوا، نه فقط نامش، که مجسمه ­اش تبلیغ می ­شود. سید جلال الدین موسوی نسب، معروف به پدر یوگای ایران می ­گوید: در اتاق مدیتیشن شخصی خود، تصویری از لرد شیوا یا دیگر جلوه ­های خدایان! را قرار دهید.

در یوگا اماکن مقدس مانند مسجد و حسینیه، نه از آن روی که مکان عبادت الهی و مکان رشد معنوی و محل کسب رضای خداست، سفارش می­ شود، بلکه به این دلیل که انسان به ارتعاشات خالص نیازمند است و چنین ارتعاشاتی در مساجد و مکان­‌های مقدس وجود دارند، رفتن به مسجد در کانون توجه قرار می­ گیرد. با این نگاه بین مسجد و کلیسا فرقی نیست و اگر ارتعاشات در بت­خانه هم پیدا شود رفتن به آن جایز است!

برخی می ­گویند یوگا خوب است، چون از کار‌های ناپسندی همچون دزدی و مصرف الکل و … منع کرده است. باید دید که آیا نجات بخش بودن یک آیین به این است که انسان را فقط به دوری از دزدی و الکل دعوت کند؟ برای رسیدن به قله ­های شهود و معرفت آیا دوری از دزدی و مسکرات کافی است یا باید کامل بودن یک آیین را در تمام ابعاد آن بررسی کنیم؟ اصولا این گونه دستورات در بسیاری از مکاتب کهن یافت می ­شود و منحصر به یوگا نیست. اگر قرار باشد هر مکتبی که اینگونه بیندیشد،   نامزد کرسی عرفان شود و پرچمدار عرفان گردد، بسیاری از مکاتب در این مسیر از یوگا جلوترند.

در کتاب­‌های یوگا صریحا ادعا شده: ذکر‌ها در اسلام به عنوان مدیتیشن توصیه شده ­اند. حتی ذکر و ورد به عنوان یکی از راهکار‌های ریلکس زبانی تفسیر شده است. از آن رو که ذکر‌ها در یوگا فقط با هدف سامان دادن به پراکندگی‌­های ذهنی و آرامش روانی مورد توجه قرار گرفته­‌اند، این انتظار از یوگا واقع‌­بینانه نیست که این ذکر‌ها از پشتوانه معرفتی عمیق برخاسته باشد و به انسان تعالی روحی بدهد، چرا که تکرار الفاظ و عبارات در یوگا مهم هستند، نه معانی و مصادیق؛ به همین علت مهم نیست ذکر معنادار است یا نه، ذکر خداست یا شیوا! ذکر با قصد متعادل کردن هیجانات ذهنی و ساختار ذهن به کارگیری می­‌شود نه با انگیزه پیوند با عالم معنا.

عبادت و پرستش در اسلام مخصوص خداست، اما برای یوگی ­ها پرستش خدایان هند و مجسمه شیوا و شاکتی (یک الهه درآیین هندو) هم مجاز شمرده می­ شود! با این ادعا که این نوع عبادت، بالاخره نیاز به پرستش انسان را جواب می ­دهد و در نهایت به شناخت و شهود منتهی می ­شود. در چنین نگاهی به عبادت، نه تهذیب نفس و زدودن رذایل اخلاقی اهمیتی دارند و نه نظام معرفتی و جهان بینی صحیح و قابل دفاع؛ بلکه آن­چه مهم است وجود گونه ­ای نیایش و پرستش در زندگی انسان است که با پرستش شیوا و کالی (یک الهه درآیین هندو) هم حاصل می­ شود.

در یوگا، کتاب ­های کهن یوگا تبدیل به کتاب مقدس آسمانی می­ شوند و مطالعه این کتاب­‌ها به عنوان عبادت و نیایش معنوی توصیه می ­شود؛ به گونه­ای که مطالعه ­ی کتاب سوادهیایا عبادتی روحی و اثر بخش معرفی می­  گردد.

به جای تاکید بر رسالت و نبوت در یوگا، بر گورو و تقدیس او (گورو همان قطب در یوگا است) تاکید می ­شود. حتی در پاره­ای از کتب یوگا، گورو را فرستاده شده از جانب خدا می ­نامند. جای دیگر می­ گویند: گورو معلم روحانی است که خود به درجه وحدت با ذات الهی نائل شده است. همچنین تا حد یک پیامبر الهی در یوگا او را بالا می­ برند!

در یوگا همچون بسیاری از ادیان و معنویت ­های هندی، مفهوم تناسخ تبلیغ می­ شود. معتقدین به تناسخ قائلند روح بعد از مرگ با بدن جدیدی به دنیا باز می ­گردد. با این تبیین این افراد به عالم برزخ و رستاخیز اعتقادی ندارند. با توجه به اینکه بدون رستاخیز از حساب و کتاب خبری نیست، به زندگی­‌های مداوم روح، در دنیا دل می ­بندند. تناسخ از آموزه­‌هایی است که از منظر ادیان الهی مردود است. در دین اسلام، قائل به تناسخ، در حکم کافر است. بزرگان و متکلمان و فلاسفه اسلامی، دلایل متعدد عقلی و نقلی در رد و ابطال تناسخ آورده ­اند.

اگر عرفان به معنی راهی است که به رضایت خداوند، که مبدا عالم هستی است و بازگشت همه چیز به اوست، ختم می ­شود با چه اطمینانی ادعا می ­شود که یوگا انسان ­ها را به این رضایت می­ رساند؟ اما اگر تصور از عرفان قدرت­‌های غیر عادی که مرتاضان ادعا می­ کنند باشد: اولا این قدرت ­ها مخصوص مرتاضان و یوگی ­ها نیست. دوما اینگونه قدرت­‌ها به خودی خود دلیل بر هیچ مزیتی نیست، چه رسد به اینکه روشنگر راه حقیقت و عرفان ناب و معنویت راستین باشد؟!

منابع:

نگاهی متفاوت به یوگا و مدی­تیشن، حمیدرضا مظاهری سیف و حمزه شریفی دوست.

گنجینه اسرار یوگا، سید جلال الدین موسوی نسب، ص ۱۲۳

یوگا سوتره­های پتنجلی، ص ۱۲۵

جاپا یوگا، ص ۱۷ و ۳۴

دایره المعارف یوگا، سووامی شیواناندا، ترجمه رضا رامز، ص ۴۵

حرکات انرژی­زا، بلون و جونز، ترجمه آرام، تجسم خلاق، ۱۳۸۶، ص ۵۸

دم گستری در یوگا، سووامی شیواناندا، ص ۸۵

 

  • حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *