شهید آوینی؛ فانوس بیداری در شب ظلمانی انحراف

سال‌ها از عروج ملکوتی سید مرتضی آوینی می‌گذرد؛ مردی که قلمش از شهادت می‌گفت و جانش در نهایت بر شهادت گواه شد. سید شهیدان اهل قلم، وارث عرفان حقیقی بود و مسیرش را نه با سراب‌های ساخت انسان غربی، که با چراغ حقیقتِ اسلام ناب پیمود. امروز، در سالروز شهادت او، بایسته است درنگی کنیم بر هشدارهای او که به مثابه فانوسی بود برای درک خطراتی که در دل «مدرنیسم» و «غرب‌زدگی» به کمین نشسته‌اند و اکنون بیش از هر زمان دیگری، خاکریزهای فرهنگی و اعتقادی ما را تهدید می‌کنند.

شهید آوینی، با زبانی صریح و برهانی محکم، خطر انحراف و غرب‌گرایی را در روح جامعه اسلامی گوشزد کرد که تمدن امروز غرب، سرعت پیشرفت را تا حدی بالا برده است که دیگر فرصت تفکر و تأمل باقی نمی‌ماند. این مهلکه، مسیری خطرناک پیش روی انسانی قرار داده است که هویت خویش را در طوفان بی‌هویتی از دست داده…

او طغیان سبک زندگی غربی را نه تنها عاملی برای دوری از معنویت، بلکه پاره‌کننده تار و پود روح انسان می‌دانست. سید مرتضی، نقدی بنیادین بر چرخش جوامع به سوی فرهنگ‌های وارداتی داشت که اساس آن بر طغیان نفس، آزادی بی‌حد و مرز و انکار معنویت استوار بود. او هشدار می‌داد که غرب‌زدگی چیزی جز خودباختگی نیست؛ منطق غرب، منطقی شیطانی است که انسان را به کفر و انکار حقیقت فرامی‌خواند. غرب توحید را کنار گذاشته و راه را برای تسلط شیطان هموار کرده است.

امروز، آنچه شهید آوینی از آن به عنوان ابزارهای نفوذ غرب در باورها و اعتقادات نام می‌برد، با شدت بیشتری در جامعه ما رخنه کرده است. فرقه‌هایی چون عرفان‌های کاذب، تصوف فرقه‌ای، عرفان حلقه و مدعیان دروغین، به نام معنویت و رستگاری، نفس انسان را به بند می‌کشند و او را از مسیر اصیل حق دور می‌کنند. سید مرتضی این انحرافات را نشانه‌ای از بحران غربی در لایه‌های فکری و فرهنگی می‌دانست و معتقد بود آنچه امروز در زیر لایه‌های جامعه مدرن نهفته است، انحراف از مسیر خداوندی است. بشر مدرن برای فرار از اضطراب روحی، به دام توهمات معنوی افتاده است؛ معنویتی که هیچ نسبتی با حقیقت ندارد.

فرقه‌های نوظهور با شعارهایی چون قانون جذب، یوگا، مدیتیشن، ویپاسانا و سایر تکنیک‌های فریبنده، وعده رهایی می‌دهند، اما در حقیقت انسان را به بند می‌کشند. جن‌گیری، طلسم و سحر، که روزگاری خرافاتِ نابوده شده، شمرده می‌شدند، اکنون دوباره در پوشش‌های جدید بازگشته‌اند. همه این‌ها تهدیدهایی هستند که شهید آوینی از نفوذ آن‌ها در جامعه اسلامی هشدار می‌داد.

اما خطر فقط در این نیست. مظاهر شرقی و غربی مانند بی‌تی‌اس و انیمه‌های ژاپنی، هرچند در ظاهر صرفاً محصولات سرگرم‌کننده به نظر می‌رسند، اما در باطن، حامل الگوهایی از سبک زندگی و ارزش‌های غربی هستند که در تضاد با هویت بومی، اسلامی و انقلابی ما قرار دارند. شهید سید مرتضی آوینی معتقد بود فرهنگ غرب از طریق ظواهر هنری چون موسیقی و سینما، انسان را به سرابی از آزادی می‌کشاند، غافل از آن‌که این آزادی بندگی شیطان است.

ایشان در سخنانش بارها به ضرورت مقاومت در برابر جریان‌های فکری غربی تأکید داشت و این وظیفه را تنها بر عهده فرهنگ ناب اسلام می‌دانست. چون تنها پناهگاه انسان در برابر توطئه‌های غرب، ایمان است؛ ایمانی که از چشمه زلال ولایت جاری می‌شود.

امروز بیش از هر زمان دیگری، نیازمند بازخوانی هشدارهای سید شهیدان اهل قلم هستیم. او به ما آموخت که مسیر اسلام، مسیری است مستقیم؛ راهی که با نور ایمان و عبودیت روشن می‌شود و در تقابل با تاریکی انحرافات قرار می‌گیرد. بازگشت به فرهنگ شهید آوینی، بازگشت به سرچشمه‌های ناب اسلامی است؛ بازگشتی که در برابر جریان‌های انحرافی و مظاهر غرب‌زدگی، تنها راه نجات است.

شهید آوینی، راهبر تفکر و فرهنگِ مقاومت بود و امروز، بر ماست که در این راه گام برداریم؛ راهی که پر از طراوت حقیقت، عبودیت و جهاد است.

یاد و نام او جاودان باد؛ فانوس بیداری در شب ظلمانی انحراف.

منابع:

کتاب فتح خون، شهید سید مرتضی آوینی.

کتاب آینده بشریت، شهید سید مرتضی آوینی.

کتاب پیرامون روشنفکری، شهید سید مرتضی آوینی.

کتاب فرهنگ و تهاجم فرهنگی، شهید سید مرتضی آوینی.

 

نویسنده: مهدی قیاسی کارگرمقدم

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *