Search
Close this search box.

سید حسن نصرالله؛ طلوع حقیقت در برابر عرفان‌نماها

در روزگاری که طوفان عرفان‌های نوظهور و معنویت‌های کاذب، وجدان‌های بیدار را به آزمون کشیده و سراب حقیقت را پیش چشم مشتاقان جویای معنا به نمایش می‌گذارد، نوری از دیاری برخاست که حقیقت را به زلال‌ترین جلوه خود نمایان ساخت. سید حسن نصرالله، مردی که معنویت او نه رویایی و وهم‌آلود، بلکه در میدان عمل رشد کرد و بر بلندای حماسه زیست، خط بطلان کشید بر تمام ادعاهای دروغینِ مدعیانی که معنویت را از آسمان به باتلاق نفع شخصی خود کشاندند.

عرفان حقیقی در چهره مرد عمل

سید حسن نصرالله، نه مدعی عرفانی بود و نه بازی‌گر صحنه‌های پرزرق‌وبرق فریب؛ مردی بود برخاسته از دل باورهای شیعی که در طوفان‌های انحرافی زمانه، معنای عرفان حقیقی را در تبعیت از ولایت و عمل به شریعت نشان داد. او نه روی گردان از مسئولیت اجتماعی بود و نه در گوشه‌ای به سکون و انفعال ذن‌گونه(مراقبه‌ی انفعالی مکتب ذن) فرورفته بود. عرفان او، عرفانی در ساحت عمل بود. مبارزه برای عدالت، ایستادگی در برابر ظلم، و خدمت بی‌وقفه به مظلومان.

در زمانی که عرفان‌های دروغین، روح بشر را به خواب‌های فریبنده و جذاب، به جذباتِ به ظاهر نورانی اما برخاسته از تاریکی راهنمایی می‌کنند، سید حسن نصرالله با هر قدمش نشان داد که عرفان راستین در میان میدان است، در کلامی که حق را زنده می‌کند و در گامی که برای اعتلای انسانیت برداشته شود.

خط بطلان بر مدعیان دروغین

عرفان‌های نوظهور، که جوهرشان پرستش خود است و نه خدا، آرامشی را نوید می‌دهند که در نهایت به جدا کردن انسان از حقیقت هستی می‌انجامد. این عرفان‌ها انسان را به مسیری هدایت می‌کنند که در آن خدا در نگاهشان محو می‌شود و خودپرستی به جای خداپرستی می‌نشیند. در حالی که سید حسن نصرالله، نماد این بود که انسان عاشق، جز در سایه خداوند نمی‌بالد. او در اوج توکل، هیچ چیزی را از سایه پروردگار عظیم جدا نکرد و با تسلیم در برابر حق، معنای واقعی قرب الهی را به تصویر کشید.

مدعیان دروغینِ معنویت راهی ساختگی از آرامش فردی و انزوا ارائه می‌دهند که از مسیر عدالت تهی است. اما سید حسن نصرالله ایستاد و گفت که ایمان بدون مبارزه، عرفان بدون مسئولیت اجتماعی و معنویت بدون عمل، افیونی است که آگاهی را از مردم می‌رباید. او نشان داد که در عرفان حقیقی، سیره انسان باید با ظلم‌ستیزی عجین باشد، چراکه هر جایی که دیدگان بشری با اشک مظلوم پر شود، عرفان راستین در آنجا خاموش نمی‌ماند.

سیره‌ای برخاسته از نور اهل‌بیت

آنچه سید حسن نصرالله را به یک الگوی حقیقی و معنوی بدل می‌کند، پیوند ناگسستنی‌اش با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بود. عرفان او نه ساختگی، نه تقلیدی کورکورانه و نه مفهومی تحریف‌شده بود. او در مسیری قدم زد که حسین (علیه‌السلام)، زینب (سلام‌الله‌علیها) و عباس بن علی (علیه‌السلام) پیش از او پیمودند.

مدعیان عرفانی این عصر، که خود را برتر از شریعت و سبک زندگی اهل‌بیت معرفی می‌کنند، روشی را پیش می‌گیرند که نشانه گمراهی است؛ روشی که انسان را از اتصال معنوی به پروردگار قطع کرده و به ورطه معرفت‌های خام و پوچ می‌افکند. اما سید حسن نصرالله، همان‌گونه که در میدان نبرد، حقیقت را پاس می‌داشت، در میدان عرفان نیز پرچمی از توسل و ارتباط با اهل‌بیت به اهتزاز درآورد. دلش سرشار از معرفت اهل‌بیت بود که عمل می‌آفرید و روح را به تعالی می‌رساند.

عرفان سید؛ عرفان عدالت و مقاومت

عرفان سید حسن نصرالله، عرفانی بود متکی به عدالت، معنویتی که در آن هیچ‌گاه سکوت در برابر ظلم تجویز نمی‌شود. مردی که با چشم‌های توکل به آسمان می‌نگریست، اما گام‌هایش استوار در زمین بود و مسیری درست برای جویندگان حقیقت باز کرد. او و سیره‌اش، پژواکی بود از جریان زنده‌ای که دین و معنویت را با زندگیِ انسان امروز عجین می‌سازد.

در حالی که معنویت‌های نوظهور، عرفانی بریده از آرمان‌ها و بی‌تعهد به دیگران را ترویج می‌دهند، سید حسن نصرالله معنای عشق را در دفاع از انسانیت، ایمان را در مبارزه با دشمن، و عرفان را در عمل به عدالت محقق ساخت. اینجاست که او به تمام افق‌های دروغینِ معنویت‌های تهی از حقیقت، یک «نه» بزرگ گفت و به جهانیان نشان داد که عرفان حقیقی به جای انزوا، دعوت به هم‌زیستی با خدا و مبارزه با طاغوت است.

بازگشت به سرچشمه حقیقت

سید حسن نصرالله، با هر قدم و هر سخنش، چراغی برای فرار از تاریکی‌های عرفان‌های کاذب بود. عرفان او اتصال به سرچشمه حقیقت بود؛ عرفانی که در آن خدا حضور دارد، اهل‌بیت دستگیر انسان‌اند و مظلومان منتظر ایستادگی او در برابر ظالمان‌اند. او الگوی عارفی بود که در میدان است، نه در خلوت؛ که در عمل است، نه در خیال؛ و اوج‌دهنده معنویتی که از آسمان به زمین انعکاس یافت.

سید حسن نصرالله، نقشه‌ای روشن از جستجوی حقیقت بوده و راهنمایی است برای کسانی که در سراب معنویت‌های دروغین سیر می‌کنند، تا یاد بگیرند که عرفان حقیقی، پیوندی از ایمان، عمل، عدالت و مبارزه است.

مهدی قیاسی کارگر مقدم

 

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *