از دهه ۱۹۹۰ میلادی موج کرهای با هدف ایجاد قدرت نرم برای کرهجنوبی در دو قالب کیدرام(فیلم و سریال کرهای) و کیپاپ(موسیقی پاپ کرهای) شدت گرفت. هر چند پسوندی کرهای برای این موسیقی و فیلم و سریالها در واقع فقط معرِّف کشور سازنده است و الّا جولان سبکهای غربی و سبکهای ترویج شده توسط سایر کشورها و جریانات ضد فرهنگی را بسیار میتوانیم در این موج ببینیم.
کمپهای آیدُل(ستاره)ساز در کشور کره ذیل کمپانیهای اقتصادی نوجوانان را جذب میکنند و آنها را طی قراردادهایی سنگین در این کمپها محبوس کرده و با عملهای زیبایی متعدد، رژیمهای سخت و طاقت فرسای غذایی، تمرینات سخت روزانه، استفاده از لوازم آرایشی زنانه، آنها را تبدیل به ستارهی این عرصه میکنند. آنکه موفق نمیشود افسرده شده یا خودکشی میکند تا جایی که کشور کره را جزء رکورد دارهای خودکشی در جهان کردهاند!
اما آنکه موفق میشود تا سالها، طبق قرارداد سنگینی که با کمپ بسته باید بردهی کمپانی باشد و محکوم به بازپرداختهای سنگین است.
این موجِ ضد فرهنگی که گروه بی تی اس یکی از گروه های معروف کی پاپ و از اجزای اصلی این موج است برای جوان ایرانی میل به جراحی زیبایی، گسترش استفاده از لوازم آرایشی زنانه مخصوصا در نوجوانان و پسر، میلِ مهاجرت به کره، عدم اعتماد به نفس، افسردگی، خودکشی، همجنسگرایی و ترویج جنسیت خنثی(پسران دخترنما) و عقاید الحادی شبه معنویتها شرقی که در خط داستانی این گروهها است را در پی دارد.
ترویج کی درام در صدا و سیما با پخش سریالهایی همچون جومونگ و گروههای کی پاپ همچون بی تی اس، در فیلمو نشان میدهد ظرفیتهای رسانهای در ایران غافل یا ناغافل از تاثیرات منفی این جریان ضد فرهنگی، در حال خدمت به آن و ترویج این موج هستند. سوغاتی موج کرهای برای نوجوانان ایرانی بهای سنگینی دارد. از تغییر فرهنگ، سبک زندگی، تمایلات جنسی تا خودکشی و میل به مهاجرت را برای نوجوان ایرانی در پی خواهد داشت و در صورت ادامهی این روند، باید دانست که خسارات ترویج آن در ایران جبران ناپذیر است.
مهدی قیاسی کارگرمقدم