جناب میرزایی بنیانگذار خودخوانده متافیزیک نوین اسلامی در نوشتهای تلاش دارد تا پاسخ منتقدان عملکردش را بدهد. وی در این نوشته چندین ادعا را مطرح میکند که به بررسی هر یک از آنها میپردازیم:
۱. میگوید: «هاله و چاکرا به ادیان شرقی ارتباط ندارد و بخشی از وجود انسان است»؛ ولی این ادعا با مطالعات تاریخی ناسازگار است. مفهوم چاکراها و هالههای انرژی در اصل از تعالیم معنوی و دینی هندوئیسم، بوداییسم و دیگر مکاتب شرقی سرچشمه میگیرند. این مفاهیم در طول تاریخ در آموزههای معنوی آن فرهنگها برجسته بودهاند. ایشان بر چه پایه و استنادی ادعا میکند که این مفاهیم ریشهای در ادیان شرقی ندارند.
۲. وی ادامه میدهد: «هاله و چاکرا در دایره علم طب مکمل قرار دارند». هرچند که برخی از رشتههای طب مکمل، از جمله طب سوزنی، در برخی کشورها مورد تأیید قرار گرفتهاند و در دانشکدههای طب سنتی در قالب دوره و پودمان تدریس میشوند؛ ولی این بدان معنا نیست که چاکرا درمانی و هالهدرمانی به عنوان رشتههای پزشکی معتبر در بسیاری از جوامع علمی پذیرفته شده باشند. مفاهیم مرتبط با چاکرا و هاله بیشتر در حوزههای معنوی، انرژیدرمانی و طب جایگزین طبقهبندی میشوند، و همچنان دربارهٔ کارایی و اعتبار این روشها بحث و اختلاف نظر است.
۳. ادعا میکند: «در دانشگاههای معتبر تدریس میشود». ادعای تدریس هاله و چاکرا در دانشگاههای معتبر دنیا نیاز به شواهد دقیقتری دارد. کدام دانشگاه و کدام استاد؟! دقیق نام نمیآورد! به کلیگویی باشد من هم میگویم امروزه زردکدرمانی در دانشگاههای معتبر بینالمللی تدریس میشود!
۴. پاسخ به ادعا دربارهٔ وجود مقالات علمی نیز این است که بله، مقالات علمی متعددی نیز درباره طب مکمل وجود دارند، اما اعتبار آنها نیازمند ارزیابیهای دقیق علمی است و نمیتوان بدون شواهد مستند، نتیجهگیری قطعی کرد.
۵. و اما ادعای خطرناک «موفقیت چاکرادرمانی در درمان بیماریهای سخت مانند سرطان»، کاش این ادعا را نمیکرد! طبیبان پر ادعای طب اسلامی تا به حال چند نفر را به خاطر تجویز قطع داروهای طب نوین به کام مرگ بردهاند، معلوم نیست. اینها واقعاً کم نمیآورند؟! موفقیتهای ادعایی در درمان بیماریهای جدی همچون سرطان با استفاده از چاکرا درمانی یا هالهدرمانی، بدون ارائه آمارها و تحقیقات مستند علمی، قابلپذیرش نیست. علم پزشکی نیاز به کارآزماییهای بالینی معتبر و تحقیقات دقیق دارد که در مجلات علمی معتبر منتشر و بازبینی شده باشند. ادعاهایی بدون شواهد علمی معتبر نمیتواند اطمینان بخش باشد.
۶. مقایسه با طب سوزنی و دیگر روشها: برخی از روشهای طب مکمل مانند طب سوزنی، حجامت یا هیپنوتیزم از نظر علمی مورد بررسی قرار گرفتهاند و در برخی موارد تأییدیههای علمی دارند. اما این امر به معنای تأیید دیگر روشها مانند چاکرا درمانی نیست. هر روش نیاز به ارزیابی علمی جداگانه دارد و پذیرش یک روش به معنای پذیرش تمامی روشها در همان دستهبندی نیست.
۷. به آیهای از قرآن و حدیثی از امام علی استناد میکند و چنین نتیجه میگیرد که منتقدانش چون آگاهی و درک ندارند، نقدش میکنند!
اگر زبان منتقدانش را برنمیتابد و حاضر به گفتوگو و پاسخگویی نیست، باشد تا زبان مسئولان نظام سلامت کشور، مدیر و استادان حوزههای علمیه، مراجع قضایی و امنیتی را بهتر بفمهد.
در نهایت ما دربرابر استدلال منطقی و سخنان معتبر و مطابق با آموزههای قطعی وحیانی و معیارهای دقیق علمی، کمر تواضع خم میکنیم و با گویندهٔ آن همدلانه همراهی خواهیم کرد.
سیدابوالقاسم ظریف