صهیونیسم

صهیونیسم دینی، صهیونیسم سیاسی و یهودیان ضدصهیونیست: سه روایت از بازگشت به صهیون

صهیونیسم، به‌مثابه یکی از پرچالش‌ترین پدیده‌های سیاسی و دینی دو قرن اخیر، در درون خود حامل روایت‌های متضادی از یهودیت، سیاست و سرنوشت تاریخی قوم یهود است. اگرچه در افکار عمومی صهیونیسم به‌عنوان پروژه‌ای منسجم و ملی برای بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس شناخته می‌شود، اما در نگاه دقیق‌تر، این جریان به سه شاخه فکری اصلی تقسیم می‌شود: صهیونیسم سیاسی، صهیونیسم دینی و ضدصهیونیسم دینی. هر یک از این شاخه‌ها دارای ریشه‌های معرفتی، برداشت‌های الهیاتی، رفتار اجتماعی، و جایگاه خاصی در ساختار جمعیتی یهودیان امروز هستند.

۱. صهیونیسم سیاسی: ناسیونالیسم یهودی بدون انتظار ماشیح

صهیونیسم سیاسی، برخاسته از بستر اروپای مدرن و تجربه یهودستیزی در قرن نوزدهم، نگاهی سکولار به مسئله یهود داشت. نظریه‌پرداز اصلی این جریان، تئودور هرتسل، در کتاب «دولت یهود» (۱۸۹۶) پیشنهاد می‌دهد که یهودیان برای رهایی از تبعیض و خشونت، باید دولتی مستقل تأسیس کنند. این ایده در نخستین کنگره صهیونیستی در بازل سوییس (۱۸۹۷) تثبیت شد.

صهیونیسم سیاسی نه‌تنها بر انتظار ماشیح خط بطلان کشید، بلکه تشکیل دولت یهود را امری انسانی، ارادی و سیاسی دانست. هرتسل و پیروانش بر آن بودند که رهایی یهود نه از آسمان بلکه از طریق نهادسازی و مهاجرت و شهرک‌سازی ممکن است. این جریان در نیمه اول قرن بیستم با حمایت قدرت‌های غربی به‌ویژه بریتانیا و از طریق بیانیه بالفور (۱۹۱۷) مشروعیت بین‌المللی یافت و نهایتاً با اعلام موجودیت دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید.

۲. صهیونیسم دینی: الهیات سیاست‌زده

در حالی‌که بسیاری از خاخام‌های ارتدوکس در قرن نوزدهم با پروژه صهیونیستی مخالفت می‌کردند، جریانی در درون یهودیت پدید آمد که از درون متون مقدس تفسیری جدید برای توجیه تشکیل دولت اسرائیل استخراج کرد. این جریان که بعد‌ها با نام صهیونیسم دینی شناخته شد، متأثر از آموزه‌های خاخام‌هایی، چون زوی هیرش خالیشر، یهودا الکالای و سپس آویراهام ایزاک کوک بود.

کوک در آثار خود با تأکید بر مفاهیم عرفانی-قباله‌ای، دولت سکولار اسرائیل را حتی اگر به‌ظاهر دینی نباشد، نشانه‌ای از «پیش‌درآمد رستگاری نهایی» می‌دانست. در این گفتمان، صهیونیسم ابزار تحقق وعده‌های الهی در تاریخ شد. با گذشت زمان، صهیونیسم دینی به‌ویژه پس از جنگ ۱۹۶۷ و اشغال بیت‌المقدس شرقی و کرانه باختری، به ستون فقرات شهرک‌سازی و توسعه‌طلبی اسرائیل بدل شد.

صهیونیسم دینی امروز در قالب نهادهایی، چون جنبش بنی‌عکیوا، حزب صهیونیسم دینی و شبکه خاخام‌های ارتش اسرائیل حضور قدرتمندی در سیاست دارد. این جریان، با وجود اقلیت بودن در نسبت با جامعه کل، در ساخت قدرت اسرائیل نقشی تعیین‌کننده ایفا می‌کند.

۳. ضدصهیونیسم دینی: فقه سنتی و انتظار نجات

در برابر دو جریان فوق، گروهی از خاخام‌های سنتی و جوامع حریدی، همچنان به آموزه دیرینه «سه سوگند» در تلمود وفادار مانده‌اند. این سوگند‌ها یهودیان را از بازگشت دسته‌جمعی به سرزمین مقدس، شورش علیه ملت‌ها و شتاب در فرایند نجات الهی بازمی‌دارد.

از نظر این گروه، تشکیل دولت یهود بدون ظهور ماشیح نه‌تنها مشروع نیست، بلکه نوعی شورش علیه اراده خداوند است. این دیدگاه در قرن بیستم توسط خاخام یوئل تیتلباوم (رهبر گروه ساتمار) به‌تفصیل شرح داده شد. کتاب او، «ویوآل موشه»، صهیونیسم را انحرافی مدرن از سنت یهودی می‌خواند. جنبش‌هایی، چون ناتوری کارتا و گروه‌های حریدی در بروکلین، مونترال، لندن و بیت‌المقدس، نمایندگان این گفتمان‌اند.

این گروه‌ها از حضور در انتخابات اسرائیل، مشارکت در ارتش و نهاد‌های دولتی خودداری می‌کنند و گاه حتی در تظاهرات بین‌المللی علیه اسرائیل حاضر می‌شوند. اگرچه اقلیت‌اند، اما با صدای بلند اعلام می‌کنند که اسرائیل نماینده یهودیت نیست.

۴. وضعیت آماری و پراکندگی جغرافیایی

تحلیل آماری سه جریان فوق، تصویر واقع‌بینانه‌تری از وزن اجتماعی و جغرافیای آنها به دست می‌دهد.

صهیونیست‌های سیاسی، با حدود ۴ تا ۴.۵ میلیون نفر در اسرائیل و نزدیک به ۲ میلیون نفر در دیاسپورا (به‌ویژه آمریکا و فرانسه)، همچنان بزرگ‌ترین جریان یهودی حامی اسرائیل هستند. این افراد عمدتاً یهودیانی سکولار، فرهنگی و ناسیونالیست‌اند که اسرائیل را محور هویت یهودی می‌دانند.

صهیونیست‌های دینی، گرچه جمعیتی کمتر دارند (حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار نفر در اسرائیل و حدود ۲۰۰ هزار نفر در آمریکا و اروپا)، اما در ساختار حکومتی، ارتش و نظام آموزش دینی، حضور پررنگی دارند. قدرت نفوذ آنها به‌ویژه در سیاست‌های توسعه‌طلبانه و شهرک‌سازی محسوس است.

در مقابل، جریان ضدصهیونیسم دینی، با جمعیتی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر در اسرائیل و حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر در آمریکا، همچنان بر اصول خود پایبند است. صدای اقلیت ضدصهیونیست، گرچه به‌ندرت شنیده می‌شود، اما یادآور آن است که یهودیت، لزوماً با صهیونیسم یکی نیست. شهر‌های بروکلین، مونسی، لندن و آنتورپ، از مراکز مهم این جریان‌اند.

 

  • سید ابوالقاسم ظریف

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *