آیا-قرآن-از-کتاب-مقدس-اقتباس-کرده-است-2

آیا قرآن از کتاب‌ های پیشین اقتباس کرده است؟ (۲)

مروری بر مقاله «آگاهی دقیق قرآن از کتاب مقدس»: عدم کفایت مدل‌های «گفتگویی» یا «مبلغان مسیحی» نوشته ساموئل زینر

در سال‌های اخیر گروهی از محققان غربی و برخی منتقدان در فضای عمومی و آکادمیک، این‌گونه ادعا کرده‌اند که متن قرآن تا حدّ زیادی از متون دینی پیش از خود به‌ویژه تورات (کتاب مقدّس عبری) و اناجیل (عهد جدید) اقتباس شده و پیامبر اسلام صرفاً بازگویِ آموزه‌ها و روایت‌های پیشین بوده است. این اتهام اگر درست باشد، پیامدهای مهمی در فهمِ ماهیتِ وحی، اصالتِ قرآن و همچنین جایگاه تاریخیِ اسلام دارد. اما باید دید آیا شواهدِ متنی و روش‌شناسانه چنین نتیجه‌ای را پشتیبانی می‌کند یا خیر. در این یادداشت، مقالهٔ پژوهشیِ ساموئل زینر را مرور می‌کنیم. مقاله‌ای که از منظر روش‌های بینامتنی  (intertextuality) نشان می‌دهد مسئله از آن‌چه برخی ساده‌انگارانه می‌پندارند، پیچیده‌تر است و ادعای «اقتباس صرف» را ناکافی می‌داند.


 

چکیدهٔ دیدگاه زینر:

«بیش از یک تشابه گذرا»ساموئل زینر با نگاهی دقیق و موردی می‌پرسد: آیا می‌توان آن‌همه شباهت و بازتاب پیچیدهٔ متنی میان آیاتِ قرآن و بخش‌هایی از کتاب مقدّس را تنها با فرضِ «تماس سطحی» یا «گوش‌دادن به موعظه‌ها و قصه‌ها» توضیح داد؟ او می‌گوید: خیر. دست‌کم این مدلِ ساده (که گاهی «مدل محاوره‌ای» یا «مدل مبلّغانِ مسیحی» خوانده می‌شود) برای توضیحِ طیفِ گستردهٔ شباهت‌ها کافی نیست. زینر نشان می‌دهد برخی از آیاتِ قرآن نه صرفاً جمله‌هایی هم‌شکل، که «ترکیبی از لایه‌هایِ متنیِ مختلف» را بازتاب می‌دهند؛ ترکیبی که تنها با شنیدنِ یک داستان یا یک نقلِ گذرا قابل توضیح نیست.

 

نمونه‌های روشن برای مقایسه‌ بینامتنی قرآن و کتاب مقدس

زینر برای اثبات گزارهٔ خود به چند نمونهٔ موردی بسیار حکایت‌انگیز اشاره می‌کند. از جمله:

  • آیه‌های سِورهٔ انبیاء (نمونه‌هایی مانند آیات ۱۰۴–۱۰۵): در این آیات شباهت‌هایی با آیاتی از مزامیر و دیگر متون عهد عتیق دیده می‌شود. اما نکتهٔ مهم این است که آیهٔ قرآنی نه صرفاً یک جملهٔ مشابه، که ترکیبی از عناصری را بازمی‌آورد که در نسخه‌های مختلفِ متن‌های عبری، تارجومی (ترجمه‌ها/تفسیرهای میان‌زبان) و حتی در برخی بازتاب‌های عهد جدید پراکنده‌اند؛ یعنی قرآن ظاهراً هم‌زمان با چندین لایهٔ متنی آشنا بوده است.
  • روابطِ میان عبارت‌ها و انعکاس‌های متاخر: در مواردی قرآن به‌گونه‌ای مطالب را طرح می‌کند که نشان می‌دهد نویسنده/ناقلِ متن نسبت به «چگونگی انعکاسِ مفاهیمِ عهدین در نوشته‌های مسیحی بعدی» نیز آگاهی داشته است. موضوعی که با ساده‌انگاریِ «یک گفت‌وگو یا شنیدن گذرا و سطحی» قابل تبیین نیست.

این نمونه‌ها به‌هیچ‌وجه ادعای «نقل لفظیِ مستقیم» را ثابت نمی‌کنند، ولی نشان می‌دهند که رابطه میان قرآن و متون پیشین، رابطه‌ای پیچیده، لایه‌ای و بینامتنی است؛ نه فقط یک‌طرفه و سطحی.

نقدِ مدلِ «اقتباس صرف» چرا زینر آن را ناکافی می‌داندزینر چند دلیل برای ناکافی‌بودنِ استنتاجِ «قرآن = اقتباس» برمی‌شمارد:

  1. وسعتِ همخوانی‌ها: تعدادِ مواردی که قرآن به بخش‌هایی از متون عبری/سریانی/مسیحی نزدیک می‌شود و نوعِ این نزدیکی‌ها (ترکیبی، لایه‌ای، بازتابی) از حدِ «تماسِ پراکنده» فراتر است.
  2. نوعِ همخوانی‌ها: قرآن در بسیاری نمونه‌ها عناصرِ متفاوتِ چند متن را با هم ترکیب می‌کند یا اشاراتی را به گونه‌ای به‌کار می‌برد که حکایت از درکِ میان‌متنی دارد.
  3. نیاز به توضیح تاریخی جایگزین: اگر مدلِ محاوره‌ای ناکافی است، باید سناریوهای دیگر مانند شبکه‌های پیچیدهٔ انتقالِ متنِ دینی در خاور نزدیک آن زمان یا وجود منابع میان‌متنیِ چشم‌گیر بررسی شوند؛ امری که خود نیازمند تحقیقات تاریخی و نسخه‌شناسانهٔ گسترده است.

زینر در عین حال آگاهانه از ادعاهای قطعی تاریخی پرهیز می‌کند: او می‌گوید نشان داده که مدلِ ساده ناکافی است، اما توضیحِ دقیق تاریخیِ جایگزین را به مطالعات بعدی می‌سپارد.

قوتِ روشِ زینر و محدودیت‌های آننکاتِ قوت مقاله روشن است: بررسی‌های بینامتنی دقیق، تکیه بر منابعِ تارجومی و متون میان‌زبان، و محافظه‌کاری در نتیجه‌گیری. با این حال، از دید پژوهشی، دو محدودیت برجسته وجود دارد:

  • زینر روش تاریخی-مکانیکی ارائه نمی‌دهد؛ یعنی نمی‌گوید «چگونه» دسترسی به آن لایه‌ها صورت گرفته است.
  • ضرورتِ یک بررسیِ گسترده‌تر و کمّی: ممکن است نمونه‌های خاص نمایندهٔ کل متن نباشند؛ بنابراین فهرست‌سازیِ نظام‌مند و تحلیلِ جامع ضروری است.

نتیجه‌گیریاز خوانشِ مقالهٔ زینر یک نتیجهٔ میانیِ معقول برمی‌خیزد: نمی‌توان ادعای اقتباسِ ساده و یک‌خطی را بی‌ملاحظه پذیرفت . زینر هشدار می‌دهد که به‌سادگی نباید به پاسخ‌های تک‌عاملی رضایت داد. قرآن به‌روشنی با متونِ پیشین ارتباط دارد، اما این ارتباط پیچیده، چندلایه و نیازمند تبیین‌های تاریخی و نسخه‌شناسانهٔ دقیق‌تر است. در نتیجه، هر گونه نتیجه‌گیری قطعی دربارهٔ «منشاءِ دقیقِ جزییاتِ قرآنی» باید مبتنی بر پژوهش‌های بین‌رشته‌ایِ بیشتر باشد.

منبع:

  • Zinner, Samuel, The Qurʾān’s Detailed Knowledge of the Bible: The Explanatory Inadequacy of the “Conversational” or “Christian Missionaries” Models, Interdisciplinary Studies of Quran and Hadith

 

نویسنده: سید ابوالقاسم ظریف

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *