امام‌رضا و خداناباوری؛ راهی پر‌هزینه و‌کم‌فایده / نیم نگاهی به برهان «معقولیت»

در مکتب عقلانیت و آزادگی، رهبران آن مکتب همواره تلاش می‌کنند مخاطبان را باتوجه به قابلیت و استعدادشان جهت‌دهی نموده و نیازهای فکری و معنوی‌شان را پاسخ داده و با اقناع روح و جان، انسانها را در تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌ساز زندگی‌شان تقویت نمایند. حقیقتا که شأن پیشوایی و راهبری بشر دوستانه جز این نیست. تاریخ 250 ساله رهبری امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) شاهد گفت وگوهای ایشان با سران و پیروان ایده‌ها و ایسم‌های گوناگونی است که به قدر عقول و سطح فهم‌شان با آنان سخن گفته‌اند.

آری، تنها چنین شیوه‌ای قادر است بدون هرگونه دکان‌داری و سوء استفاده مالی و معنوی، زمینه رشد و بالندگی جامعه انسانی را فراهم نماید. در دنیای معاصر که بیش از هر زمان دیگر، شاهد دکان داری فراوان فرقه‌ها و جریان‌های نوپدید، سودجو و استثمارگر انسانیت و معنویت هستیم، نگاه به تاریخ زرین رهبران آسمانی بارقه امیدی در نسل امروز دنیای معاصر که به مثابه کلبه جهانی است، ایجاد می‌کند و انسانها را به عقلانیت و سنجش هزینه – فایده‌های انتخاب‌هایشان در زندگی سوق می‌دهد و معقولیت دینداری را موجه می‌سازد.

با کمترین توجه در می‌یابیم که هر یک از ما، همواره در دو راهه‌های انتخاب و برگزیدن هستیم؛ اینکه این غذا را انتخاب می‌کنیم و غذای دیگر را نمی‌خوریم، اینکه این کفش را می‌خریم و مدل دیگر را رها می‌کنیم، اینکه این نوع پوشش را بر می‌گزینیم و از پوشش دیگر پرهیز می‌کنیم و هزاران انتخاب دیگر. آری، این انتخاب‌ها شامل پذیرش نوع تفکر و جهان‌بینی، سبک و روش زیست ما انسانها نیز می‌شود که شوربختانه جمع زیادی از انسانها در ادوار مختلف تاریخ از دقت و توجه به آن غافل بوده‌اند؛ تا جایی‌که امام مجتبی (علیه‌السلام) در این‌باره اظهار تأسف می‌نمایند![1] لذا باید هوش‌مندانه، عقل‌مدارانه و با استمداد از آگاهان دلسوزی که در مقام عمل گزینش‌های زندگی خود را برای بشریت به نمایش گذاشته‌اند، به انتخاب و گزینشی درست دست بزنیم که ندامت، شرمساری و خسارت جبران‌ناپذیر برای انسان به دنبال نداشته باشد؛ در این‌باره به نمونه‌ای از تاریخ زندگی و مواجهه پیشوای مهربانی امام‌رضا (علیه‌السلام) اشاره می‌شود که ایشان با توجه به قابلیت و سطح نیاز و فهم شخص زندیق[2] (خداناباور، آتئیسم، دین‌ستیز) و با استفاده از معقولیت در سنجش احتمالات و دفع ضرر محتمل، او را در گزینش راهی پرفایده و کم هزینه و پرهیز از مسیری پرهزینه و بی‌فایده، یاری فرموده و نسخه‌ای می‌پیچند که حتی برخی از اندیشمندان همچون پاسکال[3] ریاضی‌دان قرن هفده میلادی، توجه دادن به عقلانیت در سنجش احتمالات را با عنوانی دیگر «شرط‌‌بندی» به‌‌بیانی مشابه با آنچه امام‌رضا(علیه‌السلام) ارائه فرموده، توضیح می‌دهد که به شرط‌بندی پاسکال مشهور شده: « حتی اگر دلیلی برای وجود خدا نداشته باشیم، عاقلانه‌تر (سودمندتر) است که به وجود خدا اعتقاد داشته باشیم»[4].

شیخ کلینی(ره) در کتاب «کافی» و شیخ صدوق(ره) در کتاب «عیونُ اخبارِ الرضا»، نوع استدلال امام رضا(علیه‌السلام) را با شخص زندیق (خداناباور و دین‌ستیز) نقل می‌نمایند. آن قسمتی که مرتبط با این یادداشت است انتخاب و ارائه می‌شود:

«دخل رجل من الزنادقة على أبي الحسن (علیه‌السلام) و عنده جماعة فقال أبو الحسن(علیه‌السلام) أيها الرجل أ رأيت إن كان القول قولكم و ليس هو كما تقولون أ لسنا و إياكم شرعا سواء لا يضرنا ما صلينا و صمنا و زكينا و أقررنا فسكت الرجل ثم قال أبو الحسن (علیه‌السلام) و إن كان القول قولنا و هو قولنا أ لستم قد هلكتم و نجونا فقال رحمك الله»[5]

مردى از زنادقه (خداناباور و دین ستیز) هنگامی خدمت امام‌رضا (علیه‌السلام) رسید كه جمعیتى در حضور امام بودند و جلسه عمومی بود. امام (علیه‌السلام) خطاب به آن شخص فرمود: اگر گفته شما (عدم وجود خدا، قیامت، عبادت و…) درست باشد، با اينكه چنین نيست، مگر غیر از این‌است كه ما و شما همانند و برابر خواهيم بود! یعنی آنچه نماز به‌پا داشتیم، روزه گرفتيم، زكات داديم و ايمان آورديم، ضرر و زیانی نکرده‌ایم (یعنی اگر خدا و قیامت نباشد، چه آن‌کسی‌که اعتقاد به خدا و قیامت داشته و بر اساس آن عمل کرده و چه شخصی‌که بی‌اعتقاد بوده و راه دیگری را برگزیده، میان‌شان تفاوتی نیست؛ چون هیچ‌گونه ثواب و عقابی نبوده است)، آن شخص آتئیست متحیر و ساکت بود، سپس امام فرمود: و اگر ادعای ما حق و درست باشد، با آنكه چنین است (یعنی امور ماوراء ماده همچون خدا، نفس، جاودانگی، ملائکه و قیامت وجود دارد)، مگر نه اين‌است كه شما چون باور نداشته و عمل نکردید، هلاك خواهید شد و ما که معتقد و اهل عمل بوده‌ایم نجات خواهیم يافت؟ آن شخص سکوت را شکست و با تعبیر «رحِمَكَ اللهُ؛ خدا تو را مشمول رحمت قرار دهد» با امام همراهی کرد و پرسش‌های خود را درباره خدا آغاز کرد که گفت وگویی شیرین و خواندنی است.[6]

در تحلیل استدلال امام رضا (علیه‌السلام) این مطلب قابل توجه است با آنکه ممکن است در دنیای علم‌زده و سکولار امروز، ادله و براهین اثبات خدا و امور متافیزیکی برای عده‌ای بنا به علل گوناگون، قابلیت اثبات‌پذیری و یقینی بودن نداشته باشد و به جای اثبات وجود خدا، انسجام و معقولیت (قابل استدلال بودن) باور به خدا را مطرح نمایند، در چنین حالتی نیز توجه به عقل و سنجش احتمال‌ها و انتخاب‌ها با محوریت دفع ضرر احتمالی و گزینش راه کم هزینه و پرفایده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ به‌گونه‌ای که افرادی در دنیای غرب مسیحی همچون «جان فون نیومن»، نابغه ریاضی با این شیوه به خداباوری گرایش پیدا می‌کند؛ هنگامی‌که وی به سرطان درمان ناپذیری مبتلا می‌شود که او را زمین‌گیر می‌کند، با همین استدلال پاسکال از خداناباوری به مذهب کاتولیک در می‌آید و اظهار می‌کند که پاسکال در سخن ظریفی گفته است «اگر این شانس و احتمال باشد که خدایی وجود داشته باشد و قرعه و اقبال غیر معتقد به خدا، عذاب دوزخ باشد، در این‌صورت باور به وجود خدا معقول است». [7]

این نوع استدلال، نشانگر این واقعیت است که حتی اگر انسان معاصر و متأثر از فلسفه‌های شک‌گرایانه، ندانم‌گرا و آتئیستی نتواند به وجود خدا، قیامت و امور ماوراء ماده یقین پیدا کند، باز هم می‌تواند دریابد که خداباوری و دین‌داری نسبت به بی‌دینی برای انسان برتری و ارزش انتخاب دارد. وقتی به نوع استدلال امام‌رضا (علیه‌السلام) در مواجهه با چنین خداناباورانی که شاید انواع و اقسام براهین اثبات وجود خدا را شنیده ولی تمکین نکرده‌اند، توجه می‌شود، راهبری هوش‌مندانه و معقولانه را می‌بینیم که پیشوایان آسمانی تلاش می‌کنند تا گنج‌های عقلانیت برای بشر آشکار گردد و بشریت از آن بهره‌مند گردند؛ با چنین استدلالی انسانها با برانگیخته شدن عقل و وجدان، خود را در میان دو راهی‌ها مخیر و مختار دیده و با اقناع درونی و سنجش فایده و هزینه، یکی از دو راه را انتخاب می‌نمایند و در واقع این‌گونه روش‌ها و شیوه‌های مواجهه با پیروان فرق، ادیان، جریان‌ها و جنبش‌های انحرافی می‌تواند راه گفت وگو را بگشاید و زمینه‌ساز هدایت‌گری ناآگاهان یا فریب خوردگان باشد.

نگارش:

گروه علمی نقد الحادجدید، مؤسسه فرق و ادیان حق‌پژوهی

 

[1]. الإمامُ الحسنُ (عليه السلام): عَجَبٌ لِمَن يَتَفَكَّرُ في مَأكولِهِ كَيفَ لا يَتَفَكَّرُ في مَعقولِهِ ، فيُجَنِّبَ بَطنَهُ ما يُؤذيهِ ، و يُودِعَ صَدرَهُ ما يُردِيهِ! امام حسن (عليه‌السلام): در شگفتم از كسى كه درباره خوراك جسم خود مى‌انديشد چگونه درباره خوراكِ فكر خود نمى‌انديشد! شكمش را از آنچه زيانبار است پرهيز مى‌دهد، اما در سينه خود چيزهايى مى‌سپارد كه مايه نابوديش مى‌شود. (علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج1، ص218).

[2]. امام رضا (عليه‌السلام) فرمود: زنديق كسى است كه خدا و رسولش را انكار كند و آنانند كه با خدا و رسولش دشمنى مى‏ورزند…. و اينان همان بى‏دينان هستند كه از يكتاپرستى به بى‏دينى روى آورده‌اند. (ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، ترجمه حسن زاده، قم، چاپ اول، 1382ش، ص 741).

[3]. بلِز پاسکال ( Blaise Pascal‎؛ ۱۹ ژوئن ۱۶۲۳ – ۱۹ اوت ۱۶۶۲)؛ ریاضیدان، فیزیکدان و فیلسوف فرانسوی که در سالهای پایان عمر کوتاهاش به الهیات روی آورد.

.[4] https://plato.stanford.edu/entries/pascal-wager/

 

[5]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج‏1، ص78. ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد (للصدوق)، قم، چاپ اول، 1398ق، ص250.

[6]. كلينى، محمد بن يعقوب، أصول الكافی، ترجمه مصطفوى، تهران، چاپ اول، 1369 ش، ج1، ص 101.

[7]. مقاله: “تحلیل و نقد شرطیه پاسکال با توجه به نظریه تصمیم‌سازی” (نامه حکمت، پاییز و زمستان 1384، شماره 6)، محمد محمدرضایی و دیگران، جستاری در کلام جدید، (تهران، سمت 1381).