انتظار؛ عامل پویایی یا انزوا

جمع‌بندی موضوع چهاردهم گروه مقدس‌نما را با عنوان «انتظار؛ عامل پویایی یا انزوا» که توسط دکتر محمد رضایی نوشته شده را در ادامه بخوانید:

 

بخش اول / مقدمه

۱- انتظار و اعتراض

 

فلسفه انتظار اعتراض به وضع موجود است. با طرح انتظار، شیعه همواره به عنوان مخالف سیاسی (اپوزیسیون) حکومت های وقت بوده است.

لذا سیاست، جوهره انتظار است و جهت گیری سلبی آن نفی حکومت های مدعی اسلام و غیره بوده است.

 

۲- انتظار در عصر امامان (ع)

 

دعوت به انتظار در زبان امامان معصوم ع از چند کارکرد برخوردار بود. هم امید بخشی و زدودن یاس از دل شیعیان را در نظر داشت، هم توصیه به پرهیز از رفتار شتابزده و خارج از ولایت معصوم ع را در بر داست که برخی از خویشاوندان ائمه ع از خود نشان می دادند، هم  اعلام مخالفت با حکومت های اموی و عباسی بوده است. این راهبرد بر خلاف باوری است که می گوید ائمه ما تقیه کردند و با حاکمان مماشات کردند.

امامان ع با توصیه به انتطار به مردم می فرمودند، درست است که امکان قیام نداریم اما مخالف حکومتیم.

 

۳- انتظار و تغییر بزرگ

 

انتظار پیام می دهد که شیعه هدف نهایی دین را تحقق نیافته می داند و منتظر تغییر نهایی است تا هدف غایی دین تامین شود که با ظهور منجی عج محقق می گردد.

 

۴- انتظار مانع استحاله

دشمن اهل بیت ع در صدد نابودسازی و خشکانیدن ریشه تشیع و اضمحلال و استحاله اقلیت پراکنده شیعه در جامعه کل بود اما انتظار به شیعه هویت گروهی مستقل نی بخشید و او را ناراضی از وضع موجود و منتظر تحول نگه می داشت و از این رهگذر مانع استحاله شیعه در جامعه کل می گردید.

 

۵- انتظار و جامعه سازی

امامان ما تنها راه چاره برای حاکمیت اسلام را جامعه سازی دیدند زیرا پس از پیامبر جامعه اسلامی دچار رجعت به اعقاب جاهلی شد و از ولایت رویگردان.

پس جز بازسازی فرهنگی و دینی جامعه و راهبری مردم به سوی تشکیل جامعه و یا جوامع شیعی هیچ طرح دیگری نمی توانست هدف عایی امامت را تامین کند و پاشیدن بذر انتظار در کشتزار قلوب مردم این امکان را فراهم می نمود و تشکیل جامعه شیعی ایران محصول بارز و برجسته نقشه راه امامان ع به شمار می رود.

 

بخش دوم / ۱- زمینه سازی

۱-۱- خلق هر پدیده ای در نظام هستی با زمینه سازی بوده و خواهد بود و پدیده های اجتماعی و سیاسی نیز این چنینند. این سنت الهی را پیشتر به تفصیل آوردم لذا به تکرارش نیازی نیست.

 

۱-۲- نهضت های انبیاء نیز به روایت قرآن با زمینه سازی همراه بوده است. زمینه های رسیدن یوسف ع به کاخ فرعون، زمینه های رسیدن موسی به کاخ فرعون و مبعوث شدن، رسیدن ابراهیم ع به رسالت و سپس امامت و … زمینه ها و مراحل مختلف داشته اند.

 

۲- یاری طلبی خداوند

قرآن کریم بر جهاد در راه خدا تاکید دارد. در این میان” یاری رساندن به دین خدا” را بر ما واجب  فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ …

طرفه آنکه خداوند یاری رساندن به دین را یاری به خود خداوند تعبیر نموده لذا فرمود: ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.

 

از اینرو در زیارتنامه شهدای کربلا، آنان انصار دین خدا، انصار رسول خدا، انصار امیر مومنان ع و … خطاب می شوند و بدان ها سلام و درود فرستاده می شود.

 

مولا علی ع در خطبه ۱۵۰ در باره یاری رساندن به حضرت حجت عج مى فرمايد: سپس گروهى براى يارى او مهيّا مى شوند همچون مهيّا شدن شمشير به دست آهنگر تيزگر، چشم آنان با قرآن روشنى مى گيرد و تفسير آياتش به گوش آنها افكنده مى شود، و هر صبح و شام از جام حكمت سيراب مى شوند)؛ «ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ، تُجْلَى بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ، وَ يُرْمَى بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِم، وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ».

 

۳-  معصومین (ع) در پی یاور

امام علی ع فرمود حضور حاضر و وجود ناصر حجت را بر من تمام کرد و روزهای آخر عمر مبارکش در حالیکه به پهنای صورت اشک می ریختند مردم را به یاری دین خدا می خواندند:

ثُمَّ نادی بِاَعلی صوته : الجهاد الجهاد عبادَ اللَّه، ألا و إنّی مُعسکرٌ فی یومی هذا، فَمَن أراد الرَّواح إلى اللَّه فَلْیَخرجُ

 

بخش سوم / تغییر نهایی و تهیه ساز و برگ

خداوند اراده فرمود با امامت حضرت حجت عج مستضعفان به فرمانروایی برسند : و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.

 

این امر الهی، تغییر اجتماعی و سیاسی نهایی و بی بدیل جهان است و از قضا خداوند تغییر را به دست امت قابل تحقق می داند آنجا که فرمود:  ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.

 

اما تغییر نفوس مراحل، مولفه ها و فرآیند چندگانه دارد. یعنی علاوه بر بعد انفسی، تغییر آفاقی هم لازم است.

 

از مقدمات برجسته این بعد تغییر تهیه ساز و برگ است که خداوند فرمود توش و توان نظامی فراهم آورید تا دشمنان خدا و دشمنان شما مرعوب شوند. آنجا که فرمود:

واعدّوا لهم ما استطعتم من قوه و من  رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم …

 

بخش چهارم /  وظیفه ایجاد رغبت به ظهور

در دعا چنین می خوانیم:

 

اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْک فِی دَوْلَهٍ کرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فیها مِنَ الدُّعَاهِ إِلَی طَاعَتِک وَ الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کرَامَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ

 

خدایا! ما اشتیاق خود را به دولت ارزشمند (مهدوی) به سوی تو ابراز می کنیم، دولتی که به وسیله آن، اسلام و مسلمانان را عزت می بخشی، نفاق و منافقان را ذلیل و خوار می کنی، ما را در آن دولت از کسانی قرار می دهی که دیگران را به فرمانبرداری از تو فرا می خوانند و مردم را به سوی تو رهبری می کنند و به سبب چنین دولتی شرافت دنیا و آخرت را نصیب ما کنی.

 

از این دعا چنین استفاده می شود که قلب ها باید راغب و مشتاق ظهور شوند لذا می توان گفت، رغبت قلب ها از زمینه های ظهور است.

 

در ادامه چنین آمده که خدایا ما را از داعیان و مبلغان دینت قرار ده و ما را از رهبرانی مقرر فرما که مردم را  به سوی تو رهبری می کنند.

 

پیداست حکومت امام عج نیاز به انواع مناصب و مشاغل دارد و عده ای از افراد باید برای قبول چنان مناصبی تربیت شوند. بنابراین تمرین و کسب تجربه فرماندهی و مدیریت در انواع مناصب برای کسب آمادگی لازم برای اجرای درست و دقیق مانوریت هایی است که در دولت کریمه به ما واگذار می شود.

 

بخش پنجم / وظیفه تمسک به “امر” و “دین”

ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرد که آن حضرت فرمود: «طُوبی لِمَنْ تَمَسَّکَ بِاَمْرِنا فِی غَیْبَةِ قائِمِنا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدایَةِ؛ خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما به امر ما [و امامت]، تمسک جوید، بنابراین قلبش بعد از هدایت [در مسیر امامت] منحرف نشود!»

 

حضرت علی ع در نهج البلاغه می فرماید در دوره غیبت به دین تمسک جویید

 

 

يمان تمار گويد: ما خدمت امام صادق (ع) نشسته بوديم.

 

به ما فرمود: به راستى براى صاحب الامر (ع) غيبتى باشد كه كسى در دوران آن به دين چسبد چون كسى است كه شاخه خار مغيلان را دست كشه كند، اين چنين با دست خود ممثل نمود، كدام شما شاخه خار مغيلان را به دست خود مى‏چسباند، سپس لختى سر به زير انداخت و پس از آن فرمود: صاحب الامر يك غيبتى دارد، بايد هر بنده خدا پرهيز كارى كند و به دينش بچسبد.

 

بخش ششم /  آمادگی جهان، شرط ظهور

شماری از فقیهان برجسته مانند امام خمینی ره آمادگی جهان را شرط ظهور می دانند. در اینجا دیدگاه آیت الله صافی گلپایگانی را مرور می کنیم:

ظهور حضرت مهدی (عج) به عنوان «خاتم الاوصیا» و منجی بشریت و کسی که در کره زمین دین اسلام را بر تمامی‌ دین‌ها پیروز می‌گرداند، قطعاً به زمینه و آمادگی جهانی نیازمند است. زیرا روش و سیره آن حضرت مبنی بر رعایت امور ظاهری و حکم به ظاهر نیست بلکه مبنی بر رعایت حقایق و حکم به واقعیّات و ترک تقیّه و مسامحه نکردن در امور دینی و احقاق حقوق و برقراری عدالت واقعی و اجرای تمام احکام اسلامی‌ است.

معلوم است که انجام این برنامه و انقلاب بزرگ و همه جانبه نیازمند ترقی و رشد بشر در ناحیه علوم، معارف، فکر، اخلاق و آمادگی جامعه برای پذیرش و استقبال این نهضت و لیاقت زمامداری آن رهبر الهی می‌باشد.

از این‌رو جهان باید زمینه این پذیرش را داشته باشد تا این هدف محقق شود. بنابراین می‌توان فقدان آمادگی جهان را یکی از فلسفه‌ها و حکمت‌های غیبت امام مهدی (عج) بر شمرد.

 

(صافی گلپایگانی، لطف‌الله، امامت و مهدویّت، ج۳، ص۱۴۳ـ۱۵۰)

 

بخش هفتم / خدمت به امام عج

پرسش این است که آیا امام عج به تنهایی همه کارها را انجام خواهند داد و یا ما هم باید خدمتگدار ایشان باشیم. از امان صادق ع روایتی نقل است که پاسخ را روشن می کند.

 

سُئِلَ‏ أَبُو عَبْدِ اللهِ(ع) هَلْ‏ وُلِدَ الْقَائِمُ فقالَ: «لَا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی».[2]

 

خلّاد بن صفّار گفت: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم(ع) متولّد شده است؟! فرمود: «نه، و اگر من در دورانش بودم همه عمر به خدمتش می‌ایستادم».

ابن أبی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم‏، الغیبة، ص 245، تهران، نشر صدوق‏، چاپ اول، 1397ق‏

 

در روایات اهل بیت درخواست توفیق از خداوند برای درک فیض خدمتگزاری به امام عصر (ع) مورد تاکید قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه در بخشی از دعای عهد چنین آمده است: اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ

عَنه وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ

وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ

وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَینَ یدَیه؛

خدایا مرا از انصار، یاران، مدافعان او و از جمله کسانی که در انجام نیازهای او شتاب می‌کنند، و جزو حامیان او هستند، قرار بده و از جمله کسانی مقرر فرما که در ابراز ارادت به او از دیگران پیشی می‌گیرند و در پیشاپیش او به شهادت میرسند.

 

بخش هشتم / تصرف تکوینی یا مدیریت عادی

حضرت امیر ع می فرماید: «الا و مَن ادرکَها منّا یسری فیها بسراج منیر، و یخذو فیها علی مثالِ الصالحین لیحلَّ فیها رِبقاً و یعتقَ رقاً و یصدعُ شُعباً و یشعب صدعاً»; بدانید آنکه از ما (مهدی) فتنه‌های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام‌می نهد و بر همان سیره و روش صالحان (پیامبر و امامان(ع)) رفتار‌می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملت‌های اسیر را آزاد سازد، جمعیت‌های گم راه و ستمگر را پراکنده و حق جویان را جمع آوری‌می کند.

 

در خطبه 138 نهج البلاغه می فرماید : وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ»

 

انسانها قرآن را از طريق تفسير به رأى برخواسته هاى خويش تطبيق مى كنند. او ( امام زمان عج) فرمان وحى را معيار سنجش و برنامه كار خويش قرار داده و تفسير به رأى و توجيه گرى را كنار مى زند.

 

در حدیثی دیگر چنین وارد شده است: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (ع) عَنِ الْقَائِمِ عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ إِذَا قَامَ بِأَیِّ سِیرَهٍ یَسِیرُ فِی النَّاسِ؟ فَقَالَ: بِسِیرَهِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّی یُظْهِرَ الْإِسْلَامَ. قُلْتُ: وَ مَا کانَتْ سِیرَهُ رَسُولِ اللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله ؟ قَالَ :أَبْطَلَ مَا کانَ فِی الْجَاهِلِیَّهِ وَ اسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ وَ کذَلِک الْقَائِمُ عليه‌السلام إِذَا قَامَ یُبْطِلُ مَا کانَ فِی الْهُدْنَهِ مِمَّا کانَ فِی أَیْدِی النَّاسِ وَ یَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ؛

محمد بن مسلم می گوید از امام باقر (ع) درباره حضرت عج پرسیدم که وقتی قیام کند، به چه روشی میان مردم رفتار می کند؟

حضرت فرمود: به همان روشی رفتار می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفتار می کرد تا جایی که اسلام را آشکار کند.

(مهدی (عج) و مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه، محمدامین صادقی ارزگانی، نشریه معرفت 1384 شماره )

 

بخش نهم / قیام پیش از ظهور

پس از مباحثی که بیان شد اینک جا دارد  ببینیم اگر زمینه سازی ظهور با قیام انجام می گیرد آیا قیام پیشاظهور مورد تایید است یا نیست؟

از برخی روایات می توان تایید قیام های قبل از ظهور را دریافت:

 

۱- روایاتی واردشده که پیش از ظهور عده ای قیام می کنند و به پرچم را تحویل حضرت عج می دهند. از جمله روایتی از امام عسکری ع که به فرزندشان فرمود و حصرت عج این موضوع را به مهزیار فرمودند.

 

۲- روایاتی است که می گوید پیش از ظهور کسی به نیابت از امام عج قیام می کند.  آقای شیخ محمود حلبی به این روایت اشاره داشته و علت گرویدن عده ای از ایرانیان به علی محمد باب را اطلاع آنان از این روایت می داند.

 

قیام کنندگان چه کسانی هستند؟

 

۳- دو روایت از پیامبر اکرم نقل است که ذیل آیاتی از سوره توبه و سوره محمد ص فرمود ایرانیان بقیه مسلمانان را به اسلام دعوت خواهند کرد. از جمله دیل این آیه : الا تنصروه یعذبکم و یستبدل قوما غیرکم.

از آن حضرت پرسیدند: کسانی که اگر ما روی برگردانیم خداوند آن‌ها را به جای ما قرار می‌دهد چه کسانی هستند رسول خدا در حالی که بردوش سلمان فارسی می‌زد فرمود: «این مرد و قوم او هستند.»

 

و یا ذیل آیه وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ

رسول خدا (ص)- فرمود:  لَا یَخْرُجُ مِنْ شِیعَتِنَا أَحَدٌ إِلَّا أَبْدَلَنَا اللَّهُ بِهِ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنْهُ وَ ذَلِکَ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُم.

 

آیه دیگری در قرآن است که طبق حدیث نبوی از ایرانیان به عنوان پاسداران و نگهبانان دین یاد شده است. آیه می‌فرماید: «اگر این قوم نسبت به آن (هدایت الهی) کفر ورزند (مهم نیست) زیرا کسانی را نگاهبان آن ساختیم که نسبت به آن کافر نیستند.»

 

شخصی از رسول خدا (ص) پرسید: ‌ای رسول خدا منظور از آن گروه نگهبان دین در این آیه چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: سوگند به خدا، این گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.»

 

۴- پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هیچ‌کدام از شیعیان ما خارج نمی‌شود مگر اینکه خداوند به‌جای او بهتری را به ما عنایت می‌کند زیرا در این آیه می‌فرماید: وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ

 

و امام صادق (ع) فرمود: – قَدْ وَ اللهِ اَبْدَلَ خَیْراً مِنْهُمُ الْمَوَالِیّ.

و همچنین  امام صادق (ع)- فرمود: به خدا قسم خداوند موالی را جایگزین این افراد نمود.

(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۳۹۰

نورالثقلین/ البرهان)

 

۵- همچنین در روایت داریم پیامبر فرمودند:  امیر­المؤمنین هم این را بیان فرمودند  همان­طور که شما برای تنزیل قرآن با عجم­‌ها جنگیدید، روزی را می­‌بینم که آن­‌ها برای تأویل قرآن با شما می­‌جنگند؛ یعنی برای حقیقت قرآن.

 

۶- در جای دیگری هم داریم که امیر­المؤمنین داشتند خطبه می­‌خواندند، یک نفر آمد و گفت: یا علی! این سرخ­رو­ها را دور خودت جمع کرده‌­ای که منظورش ایرانی­‌ها بودند. دارد که امیر­المؤمنین با پا به منبر کوبیدند و فرمودند: دهنت را ببند – آن امیر­المؤمنین مؤدب!- که شما مثل حمار فقط در جای خود غوطه می­‌خورید، می­‌خورید و می­‌خوابید و …، من دست از این­ها بکشم؟! نه خدا می‌گوید، نه عقل سلیم که از این­ها دست بکشم. من می­‌بینم همین­‌ها یک روزی همان‌گونه که شما برای تنزیل قرآن با ایشان جنگیدید، در همین مسجد کوفه چادر زده‌­اند و تأویل قرآن را به شما یاد می­‌دهند.

 

۷- ابوخالد کابلی نیز مشابه چنین سخنی را از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود: «گویا مردمى را می‌بینم که در شرق براى دسترسی به حق قیام کرده‌اند ولى این حق را به آنها نمی‌دهند. باز آنها قیام می‌کنند ولى به آن نمی‌رسند. آنان با مشاهده چنین وضعیتی، شمشیرهاى خود را حمایل کرده و آن‌گاه آنچه را که می‌خواهند به آنها می‌دهند …. و در نهایت، قدرت را به دست فرمانروای اصلی شما می‌سپارند. کشته‌های آنان شهیدند، آگاه باشید! اگر من آن روز را درک می‌کردم خود را براى صاحب الامر ذخیره می‌کردم».

(الغیبه، ص ۲۷۳)

 

نتیجه:

از این روایات استفاده می شود که اولا قیام شیعیان مورد تایید نبی مکرم ص و ثانیا ایشان و امام صادق ع ایرانیان را مصداق آن دو آیه قرآن دانسته اند.

از عموم و اطلاق این روایات استفاده می شود که قیام پیش از ظهور هم مورد تایید معصومین ع می باشد.

 

پایان/