تصوف به دلیل دوری از مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) همواره با انحرافات جدی مواجه بوده است. یکی از این انحرافات، روش سلوک خودساخته آنها است. آنها گاه برای رسیدن به مقامات عرفانی رفتارهایی دارند که به هیچ وجه در اسلام به آن توصیه نشده و در موارد بسیاری مورد مذمت قرار گرفته است.
یکی از این موارد، شیوه مبارزه با نفس در تصوف است. بعضی از صوفیان برای مقابله با نفس و به تعبیری ذلیل و خار نمودن نفس، به انجام برخی رفتارها عجیب و غریب روی میآورند. یکی از آنها گدایی و تکدیگری در تصوف است. آنها گدایی و تکدیگری را راهی برای ذلت نفس برشمرده و در کوچه و خیابان به تکدیگری میپردازند. در حقیقت برای مخالفت با نفس، به ذلیل کردن نفس در قالب درخواست و گدایی کردن از مردم روی آوردهاند و این مسئله در میان برخی از اهل تصوف مشهور بوده است.
این مسئله در برخی از آثار مورد توجه قرار گرفته است. شیخ باخرزی متوفای ۷۳۶ هجری، در مثبت نشان دادن چهرهی گدایی میگوید:
«درخواست کمک از دیگران و دست دراز کردن به سوی افراد، اساساً همیاری در تقوا و نیکی است، نه تکدیگری»
(اوراد الاحباب، باخرزی، بهکوشش ایرج افشار، نشر فرهنگ ایران زمین، تهران، ۱۳۵۸ ش، ج۲، ص ۱۹)
در این رابطه ابوسعید ابوالخیر نیز میگوید:
«به خدمت درویشان مشغول شدیم و زنبیلی برمیگرفتیم و بدین مهم قیام مینمودیم و خاک و خاشاک بدان زنبیل بیرون میبردیم؛ چون مدتی بر این مواظبت کردیم و این ملکه گشت، از جهت درویشان به سؤال (گدایی) مشغول شدیم که هیچ سختتر از این ندیدیم بر نفس.»
(اسرار التوحید، ابوسعید ابوالخیر، نشر امیرستان، تهران، ۱۳۷۸ ش، ص ۳۴)
ابونصر سراج طوسی در این باره مینویسد:
«و کان بعض الصوفیه ببغداد لا یکاد ان یاکل شیئا الا بذل السوال. فسئل عن ذلک؛ فقال اخترت ذلک لشده کراهیه نفسی ذلک. بعضی از صوفیه در بغداد چیزی نمیخوردندُ مگر از طریق خوار شمردن نفس بهوسیله سؤال (گدایی) کردن. از ایشان درباره آن سؤال شد. گفت: بهخاطر شدت کراهت نفسم از آن، آن را برگزیدم.»
(سراج طوسی ابونصر، اللمع فی التصوف، تصحیح نیکلسون، جهان، تهران، بیتا، ص ۱۹۱)
این در حالی است که در معارف اسلامی با اینکه مبارزه با نفس را لازم شمرده و به نفی غرور و تکبر اشاره دارد، اما راهکار مبارزه با این غرور و تکبر را ذلت نفس نمیداند و اصولا هرکاری را که باعث شود شخصیت مؤمنین خدشهدار شود، اجازه نمیدهد. در سیره و رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهلبیت علیهمالسلام نیز نه تنها از این روشها استفاده نمیشد؛ بلکه از آنها نهی میشد.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«خداوند عزوجل تمام امور مؤمن را به خودش واگذاشته است؛ اما واگذار نکرده است که خودش را ذلیل کند، آیا نشنیدهای قول خداوند متعال را که برای خداست عزت و برای رسولالله و برای مؤمنین؟ پس شایسته است مؤمن عزیز باشد و ذلیل نباشد، عزت داده است خداوند متعال او را به ایمان و اسلام.»
(کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۵ ص۶۳)
یا اینکه حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) فرمودند:
«لاتَفَعَلْ ما يَشينُ العِرضَ والاِسم. هيچوقت به كاری كه باعث بدنامی و لطمه زدن به حيثيت تو ميشود اقدام مكن.»
(شرح غررالحکم، ج۶، ص۲۷۵)
بر این اساس این رفتار صوفیانه را میبایست از روشهای خودساخته دراویش به شمار آورد که در اسلام ناب، هیچ خبری از آن نیست.
- سید رضا موسوی