هژبر یزدانی مولتی سرمایه دار بهائی، کار خود را با گله‌داری در سنگسر سمنان آغاز نمود. وی کم کم با گسترش فعالیت هایش در کنار جلب اعتماد و حمایت همه جانبه تشکیلات بهائیت به واسطه دکترعبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه و دربار پهلوی، توانست سهام کارخانه جات مختلفی را خریداری نموده و به ثروتی افسانه ای دست یابد.
حسین فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات پهلوی در خاطرات خود می‌نویسد: «هژبر یزدانی با حمایت ایادی به قدرتی تبدیل شد و اراضی وسیعی را در باختران و مازندران و اصفهان و غیره در اختیار گرفت و برای من معلوم شد که تمام این وجوه متعلق به بهائیان است و این معاملات را یزدانی برای آنها؛ ولی به نام خود انجام می‌دهد.»
فصلنامه مؤسسه تاریخ معاصر ایران، شماره۱۷، ۱۳۸۰، ص۳۷۶.
افشا شدن فسادهای هژبر در میان عموم مردم و اختلافات وی با برخی همکاران و مدیران دولتی باعث گردید سیستم قضایی پهلوی در ماه های منتهی به انقلاب اسلامی که اعتراضات مردمی گسترش پیدا کرده بود با این مفسد اقتصادی بهائی برخورد نماید.
روزنامه اطلاعات در روز پنجشنبه 26 مرداد 1357 گزارشی از روند برخی فسادهای وی و برخورد با هژبر یزدانی بهائی به چاپ رسانده است که زوایای مختلفی از جنایات اقتصادی تشکیلات بهائیت، علیه کشور ایران حتی در عصر پهلوی و مردم این مرزوبوم را مشخص می گرداند:
هژبر یزدانی می خواست 20 میلیارد ریال در امریكای جنوبی سرمایه گذاری كند.
با توجه به تأدیه مبلغ یكصد و شصت میلیون تومان قرار وثیقه صادره از طرف بازپرس برای هژبر یزدانی از طرف وكیل مدافع وی، بعلت وجود پرونده های مختلف علیه هژبر در دادسراهای كشور، با آزادی او از زندان موافقت نشد.
هژبر یزدانی دیشب دومین شب بازداشت خود را در زندان كاخ دادگستری گذراند.
پس از انتشار خبر زندانی شدن هژبر یزدانی به اتهام تصرف غیر قانونی چهارصد هكتار زمینهای دولتی در یزد كه پرونده آن به شماره 956 – 13 – 37 دادگاه بخش مستقل اردستان ثبت است. بنظر می رسد شكایات دیگری نیز توسط افراد و یا مؤسساتی كه بشكلی مورد تجاوز هژبر یزدانی قرار گرفته اند مطرح شود. آخر وقت روز گذشته بازپرس شعبه 14 دادسرا اسناد و وثیقه هائی را كه برای آزادی هژبر ارائه شد معتبر تشخیص نداد.
هژبر یزدانی در یك خانه « سوپر مدرن » كه مجهز به سیستم های ایمنی الكترونیكی می باشد، زندگی می كرد.
این خانه قبلا به حسین شرافت مدیر عامل بانك بیمه بازرگانان تعلق داشت كه پس از ورشكست شدن بانك، هژبر این خانه را به قیمت ارزان از شرافت خریداری كرد.
هژبر یزدانی علاوه بر سرمایه گذاریهای داخلی، به میزان وسیعی در خارج از كشور سرمایه گذاری كرده است كه می توان از سرمایه گذاریهای وی در استرالیا برای تولید گوسفند نام برد.
یكی از مهمترین پرونده هائی كه در دادسرای تهران توسط امیر فرشچی بازپرس شعبه چهار بازپرسی دادسرا در دست رسیدگی است پرونده شكایت جهانبخش انهاری علیه هژبر یزدانی است كه به خاطر اختلافی كه بین هژبر و جهانبخش بوجود آمد به دستور هژبر ایادی وی جهانبخش را به شدت مضروب كردند كه نزدیك به دو سال است، در حال اغماء بسر می برد و با تمام تلاشی كه از طرف پزشكان انجام گرفته است بهبودی در حال وی مشاهده نمی شود.
علت مضروب شدن جهانبخش در حقیقت مخالفت وی با شهادت دروغ علیه یك مقام بانكی و همچنین مخالفت وی با خروج یك سرمایه عظیم توسط هژبر یزدانی از ایران بود.
در تماسی كه یكی از نزدیكان جهانبخش انهاری با روزنامه اطلاعات گرفت اعلام كرد كه هژبر قصد داشت معادل دو هزار میلیون تومان به طور غیر قانونی از ایران خارج كرده و در امریكای جنوبی سرمایه گذاری كند و برای این موضوع از جهانبخش خواست تا ترتیب كارها را بدهد. اما جهانبخش با توجه به غیر قانونی بودن عمل هژبر از این كار سرباز زد و چند روز بعد افراد گارد هژبر جهانبخش را به شدت مضروب كردند.
در گفتگوئی كه زهرا عراقی همسر جهانبخش با خبرنگار روزنامه اطلاعات به عمل آورد وی اسرار تازه ای را از اعمال هژبر برای روزنامه فاش كرد.
همسر جهانبخش انهاری در این گفتگوی اختصاصی گفت:
شب نوزدهم اسفندماه 2534 بود كه شوهرم توسط شش نفر از مزدوران هژبر یزدانی به شدت كتك خورد. آن شب شوهرم مستخدم خانه را برای معالجه به بیمارستان می برد كه مورد حمله افراد هژبر كه در یك پیكان شیری رنگ نشسته بودند قرار گرفت، آنها به تصور اینكه شوهرم در مقابله با آنها كشته شده است او را در حالی كه به شدت آسیب دیده بود در كنار خیابان
انداختند و فرار كردند ولی چون جهانبخش از لحاظ بدنی قوی بود جان سالم بدر برد ولی نزدیك دو سال و نیم است كه بستری و در حال بیهوشی است.
همسر انهاری اضافه كرد: علت حمله مزدوران هژبر به شوهرم مخالفتی بود كه در مورد رفتن به آمریكای جنوبی كرد. هژبر می خواست جهانبخش با 50 میلیون تومان به امریكای جنوبی برود و مقدمات سرمایه گذاری او را با 2000 میلیون تومان در آنجا فراهم كند. چون این كار غیر قانونی بود شوهرم موافقت نكرد و آخرین شب در خانه ما، هژبر با اسلحه شوهرم را تهدید كرد ولی او مقاومت نمود. هژبر گفت تو و زن و بچه هایت را می دهم بكشند.
همسر جهانبخش انهاری همچنین گفت: هژبر می خواست از بانك صادرات 50 میلیون تومان اعتبار بگیرد ولی چون به بانك 274 میلیون تومان بدهكار بود به او ندادند و از همین موقع تصمیم به خرید سهام در این بانك را گرفت. بعلاوه هژبر با مذاكراتی كه با بانكهای فرانسه كرده بود می خواست از چند بانك فرانسوی وام های بزرگ بگیرد تا نقشه خود را برای سرمایه گذاری در امریكای جنوبی فراهم كند.
هژبر به شوهرم گفته بود می خواهد در ایران هرج و مرج اقتصادی راه بیندازد و با قدرت مالی كه دارد هر دستگاه و سازمانی را كه می خواهد فلج كند. سرمایه گذاری در امریكای جنوبی را هم به این منظور می خواست كه اگر در ایران با شكست روبرو شد به آنجا فرار كند.
همسر انهاری به مسئله وام از بانك ملی اشاره كرد و گفت: هژبر از شوهرم خواست تا با كمك شخصی بنام عباس سرافرازی از بانك ملی وام بگیرد و وقتی از سوی بانك موافقت نشد از شوهرم خواست كه علیه مقامات بانك به اتهام درخواست رشوه شهادت بدهد و امتناع شوهرم از اینكار موجب مضروب كردن او شد.
نویسنده: امیرحسین کامل نواب
