تفاوت میان دو (سجده به سمت کعبه یا برای کعبه) کاملاً روشن است؛ یعنی هیچ مسلمانی برای کعبه یا به کعبه سجده نمیکند، بلکه به سمت کعبه و برای خدا و بر خدا سجده میکند، در حالی که بودائیان بر مجسمه شخص «سیدارتا» سجده میکنند و، چون به خدا به معنای مصطلح معتقد نیستند نمیتوان گفت آنان به سمت مجسمه بودا و بر خدای خود سجده میکنند؛ بلکه آنان خود سیدارتا را لایق سجده و تعظیم میدانند.
بر اساس دستور صریح قرآن ما مسلمانان موظفیم در وقت نماز به سوی خانه خدا که قبله ماست، به نماز بایستیم (۱) و اجزاء نماز را چنان که به ما گفته شده، به جا بیاوریم که یکی از اجزا سجده است؛ پس ما به امر خداوند و به دستور او و مطابق با شکل و شیوهای که او خواسته، این عمل را انجام میدهیم.
در فرهنگ اسلام سجده تنها بر خداوند جایز است. نمیتوان بر دیگری سجده نمود. تفاوت میان دو (سجده به سمت کعبه یا برای کعبه) کاملاً روشن است؛ یعنی هیچ مسلمانی برای کعبه یا به کعبه سجده نمیکند، بلکه به سمت کعبه و برای خدا و بر خدا سجده میکند، در حالی که بودائیان بر مجسمه شخص «سیدارتا» سجده میکنند و، چون به خدا به معنای مصطلح معتقد نیستند نمیتوان گفت آنان به سمت مجسمه بودا و بر خدای خود سجده میکنند؛ بلکه آنان خود سیدارتا را لایق سجده و تعظیم میدانند.
البته مشکلی در مورد نوع و شکل عبادات بودایی نیست و چه بسا گفته شود این عمل بودائیان نوعی امر دورن دینی و نوعی دستور عبادی است، بر این اساس مسلمانان میگویند خداوند همان گونه که برای کیفیت سجده در نماز جزئیات و شروطی را ذکر فرموده، برای سمت و جهت فرد سجده کننده هم جهت خاصی را معین نموده است که سمت خانه خدا و کعبه باشد و بودائیان هم چه بسا نظیر همین ادعا را بیان نمایند.
یعنی ممکن است گفته شود در تفکر بودایی سجده بر مجسمه بودا عبودیت و پرستش او محسوب نمیشود و این امر دستوری درون دینی و بر اساس نوعی تکریم و تعظیم در برابر او باشد، اما مشکل اصلی ما با تفکراتی نظیر تفکر بودایی در شکل اعمال و عباداتشان نیست که در مورد آموزههای درون دینی، ما به دین و آیینی خدشه نمیگیریم؛ بلکه اشکال ما مبنایی است و این که چرا بوداییان اصولا به خدای واحد با تعریف روشن و معین آن ایمان نیاورده و به انبیاء آسمانی و آموزههای آنان توجهی نمیکنند.
چنان که میدانید در آیین بودا خدا جایی ندارد، یعنی بودیسم در قاموس خود واژه مقدسی به نام خدا را حذف کرده است؛ و اصولا مبنا و معیار در بودیسم رسیدن به آرامش است چنان که دالایی لاما بزرگترین شخصیت بودایی در کتاب خود «بیداری» مینویسد:
«امکان دارد کسی با پذیرش خدا آرامش یابد و دیگری با انکار خدا، هر کسی باید دنبال داروی مناسب خود باشد!». (۲)
پس تکریم و تعظیم بودائیان در برابر بودا نوعی اظهار بندگی و تعظیم در برابر یک بنده و مخلوق است که به هدف رسیدن به بیداری و هدف غایی انسانی انجام میشود یا لااقل در مقام تجلیل از فردی است که به این درجه از کمال مورد نظر رسیده است، در حالی که در فلسفه بندگی و عبدیت اسلامی اظهار عبودیت و تعظیم در برابر سایر انسانها صحیح نیست مگر آنکه نوعی تقدیر و تشکر و تعظیم در برابر فردی باشد که خداوند امر به تکریم او داده مانند احترام و تعظیم در برابر والدین که به دستور خداوند انجام میشود و انجام این عمل در واقع مصداقی از تسلیم بودن در برابر پروردگار و بندگی در برابر اوست.
به علاوه در سجده به سمت کعبه هیج خصوصیتی از جانب بندگان لحاظ نشده و اگر خداوند از ما میخواست که به سمت هر مکان دیگری سجده کنیم چنین میکردیم و مبنا و معیار را که همان تسلیم بودن در برابر خواست خداوند است را رعایت مینمودیم، در حالی که بودائیان چنین فلسفهای در پس اعمال خود ندارند.
جهت مطالعه بیشتر:
۱. کتاب نیم نگاهی به معنویت دالایی لاما، حمزه شریفی دوست، ناشر موسسه بهداشت معنوی، چاپ ۱۳۸۹.
۲. سایت بهداشت معنوی بخش مقالات.
پینوشتها:
۱. بقره (۲) آیه ۱۴۹.
۲. دالایی لاما، بیداری، (مترجم میترا کیوانمهر) انتشارات علم – تهران، چاپ اول، ص ۷.
- حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم