انتساب دروغ ازدواج با محارم به ادیان ابراهیمی

انتساب دروغ ازدواج با محارم به ادیان ابراهیمی

ازدواج با محارم از سنت‌های غیرقابل‌انکار در آیین زرتشت است. این عمل به اسم دین زرتشت چنان شهرت یافته که آن را جزو ارکان آیین زرتشت به حساب آورده‌اند، چنان که یعقوبی می‌گوید: ایرانیان با مادران و خواهران و دختران خود ازدواج می‌کردند و این کار را نوعی صله‌رحم و عبادت می‌دانستند. (ایران در زمان ساسانیان، ص . ۳۴۷ و ۳۴۸. تاریخ اجتماعی ایران، جلد ۲، صفحه . ۳۵. ایران باستان، مشیرالدوله، جلد ششم، چاپ جیبی، ص ۱۵۴۶. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، (خدمات متقابل اسلام و ایران)، انتشارات صدرا، چاپ سوم، ۱۴۱۹ ق، ج ۱۴، ص ۲۱۹. تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۱۵۲، به نقل از مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۲۶۲.)

موبدان زرتشتی در گذر هزاران سال همواره مروّج خُوَیدوده (ازدواج با محارم) بودند. حتی برای مشروعیت بخشیدن به این مسئله توجیهاتی نیز ارائه کردند. در متون تاریخی و ادبی هم مصادیقی فراوان از این موضوع (ازدواج با محارم) وجود دارد، چنان‌که اصل این مطلب امری ثابت شده است و هیچ یک از اوستاشناسان و زرتشتی‌پژوهان معتبر و منصف در آن تردیدی ندارند. جالب است بدانیم که موبدان زرتشتی اصرار فراوان داشته‌اند که بگویند زرتشت خود مروّج خُوَیدوده (ازدواج با محارم) و بسیار علاقه‌مند به این امر بود! در کتاب ویزیدگی‌های زادسپرم پسر منوچهر، فصل ۲۶ آمده است: «درباره‌ی سه قانون که زرتشت به برتری آموخت (= تعلیم داد): نخست این (که) به مجادله‌ی ناراست نزد کسان مروید. دوم اگر با شما به ستم رفتار کنند، دادگری پیش گیرید. سوم خُوَیدوده کنید که برای ادامه نسل پاک بهترین کارهای زندگان است و عامل نیک‌زایی فرزندان است». (گزیدگی‌های زادسپرم، ترجمه راشد محصّل، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶. ص ۳۷)

حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، وجودِ رسمِ ازدواج با محارم (آن هم از نوع پیوند پدر – دختری) را در ایران باستان تأیید کرده است. حتی به‌صراحت گفته است که بهمن اردشیر بر اساس آموزه‌های دین زرتشتی با دختر خود که «همای چهرزاد» نام داشت ازدواج کرد و فرزندی به نام «ساسان» حاصل این ازدواجِ پدر – دختر بود. در شاهنامه در ماجرای «به زنی گرفتن بهمن، همای دختر خویش را و ولیعهد کردنش» چنین آمد که شاه با دختر خود ازدواج کرد و حتی دختر از پدرش باردار شد. پدر نیز پس از مدتی از دنیا رفت و همین امر سبب شد تا بر سر ولیعهدی و حکومت اختلافاتی میان درباریان رخ دهد…

در متون کهن آمده است که اردشیر دوم (هخامنشی) دو دخترش، آتسا و آمسترس را به زنی گرفت. (مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران: انتشارات نگاه، تهران، ۱۳۸۲. ج ۶ ص ۲۸۴؛ ج ۶ ص ۲۹۹ و حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۸۴. ج ۲ ص ۱۰۹۸ / ج ۲ ص ۱۱۵۸. ایرانیان و یونانیان به روایت پلوتارخ، ترجمه: احمد کسروی، تهران: نشر جامی، ۱۳۸۰. ص: ۲۱۷-۲۲۳).

نسبت دروغ به ادیان ابراهیمی

وقتی به باستان‌گرایان زرتشتی گفته می‌شود که ازدواج با محارم در آیین زرتشتی وجود داشته است (و با ورود اسلام به ایران، این رسم به مرور از بین رفت)، در پاسخ می‌گویند: «در تورات آمده که در سیره ابراهیم نیز ازدواج با محارم وجود داشت و ابراهیم، با خواهر خود – ساره – ازدواج کرد»!

در پاسخ می‌گوییم: در تورات چه بسیار اتهاماتی به پیامبران نسبت داده شده است که برای ما هیچ حجیّت و سندیّتی ندارد و اصولاً کتاب تورات (و مخصوصاً سِفر پیدایش که داستان زندگی حضرت ابراهیم در آن آمده است)، از حیث دینی، حجت نیست، و از جهت باستان‌شناسی نیز تاریخ نگارش و هویت نویسندگان آن به‌درستی روشن نیست.

در همان سِفر پیدایش (اگر آن را ملاک قرار دهیم)، باز هم می‌بینیم که ساره خواهر ناتنیِ حضرت ابراهیم نامیده شده است که از طرف مادر از یکدیگر جدا هستند. از سویی، در تورات می‌خوانیم که خدا بر موسی (علیه‌السلام) وحی کرد که ازدواج با محارم (مادربزرگ، مادر، خواهر، دختر، خاله، عمه و…) حرام است. در تعالیم اسلامی آمده است که ابراهیم (علیه‌السلام) و همسرش ساره، پسرخاله دخترخاله بودند (نه برادر و خواهر) در حدیث صحیح از امام صادق آمده است: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ تَزَوَّجَ سَارَةَ ابْنَةَ لَاحِجٍ وَ هِیَ ابْنَةُ خَالَتِهِ. ابراهیم با ساره دخترِ لاحج ازدواج کرد، و ساره دخترخاله‌اش بود.» (تورات، سِفر پیدایش، باب ۲۰، آیه ۱۱-۱۲. تورات، سفر لاویان، باب ۱۸، آیه ۱-۲۱. شیخ کلینی، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵، جلد ۸، صفحه ۳۷۰، حدیث ۵۶۰. قطب‌الدین راوندی، قصص الأنبیاء، تهران: بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۴۰۹ ه.ق، ص ۱۰۶)

 

  • حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *