زرتشتیان چندگانه‌پرست یا یکتاپرست

مجوس که از زبان سریانی وارد زبان عربی شده است اصالت فارسی دارد و اصل آن در فرس قدیم و پهلوی، مغ پت و مگوش می­‌باشد. اصحاب لغت معتقدند مجوسیان همان مغان عهد باستان می‌­باشند منتهی این توسعه معنایی واژه مجوس مشهود است و باید گفت: مجوس ظرف همه نحله‌­ها و فرقه‌­های ثنوی است. مجوس به دو اصل مدبر (یکی خیر و یکی شر) باور دارد. خیر را از یزدان و شر را از اهریمن می‌­شمارد.

دو مذهب اصلی مجوس که هر کدام انشعاباتی دارند: مغان و ثنویان هستند. (هر چند ثنویت جدا نشدنی از باور مجوسی است ولی این دوئیت‌گرایی در فرقه­‌های مختلف ایشان، متفاوت است).

مذهب مغان بر سه فرقه اصلی منشعب شد: کیومرثیان، زروانیان، زرتشتیان. (مذهب مغان تنها نور را ازلی می‌­داند و ظلمت را حادث می‌شمرد)

مذهب ثنویان: بر پنج فرقه اصلی منشعب شد: مانویان، مزدکیان، دیصانیان، مرقیونیان، کنتویان(صیامیان). (مذهب ثنویان نور و ظلمت را ازلی و قدیم می‌­دانند).

اگر اوستای ساسانی را ملاك قرار دهيم شكی نيست كه زردشت ثنوی بوده است، ولی همچنانكه می‌دانیم، محققان تنها قسمت مختصر«گاتها»را قديمی و از آن زردشت مي‌دانند، و قسمت‌های ديگر را الحاقی مي‌شمارند. مندرجات گاتها هر چند صراحت تمام ندارد ولی به توحيد از ثنويت نزديك‌تر است، اما گويا بعد از مرگ زرتشت دوگانه‌پرستی بر اين آيين غلبه كرد و انديشه توحيد كه زردشت تعليم می‌داد نيز دست‌خوش تغييراتی گرديد و دو عنصر اهورامزدا و اهريمن، در اين آيين نمايان شد كه هر كدام به نوعي دعوی خالقيت داشتند. با استقلالی كه اهريمن در مقابل اهورامزدا داشت لفظ دوگانه‌پرستی، شايسته مؤمنين زرتشت می‌شد.

زرتشتيان گمان می‌كردند با استناد بدی‌ها و شرور به اهريمن به تنزيه و تقديس اهورامزدا پرداخته‌اند، ولی نمی‌دانستند كه اين اعتقاد آنان را به شرك نزديك می‌كند. گذشته از انتقادها و ايرادات فلسفی بر وجود دو خالق مستقل، تفكيك بين مخلوقات اين دو خالق نيز چندان ممكن نيست و شروری را كه عدم مطلق يا عدم نسبی هستند، نمی‌توان مخلوق دانست در واقع آيين زردشت با اين ثنويت كه دچار آن شده در تبيين و توضيح مبدأ عالم دچار مغلطه شده و نمی‌تواند تبيينی‌ روشن از آغاز جهان و انسان داشته باشند و به سؤال از كجا آمده‌ايم، پاسخ روشن و مستدل بدهد.

يكی از نشانه‌های زرتشتيان، تقديس آتش است و در ايران قبل از اسلام آتشكده‌های فراوانی وجود داشت كه آثار برخی از آنان تاكنون نيز باقی مانده است، هر چند زرتشتيان وجوهی را برای تقديس آتش ذكر می‌كنند ولی دليلی عقلی و فلسفی برای اين تقديس وجود ندارد و اين افراط غيرعقلانی در تقديس آتش، باعث شده كه عده‌ای آنان را آتش‌پرست بنامند. در دوره ساسانی زردشتيان به نام «آتش پرستان» شناخته می‌­شدند.

در کتاب دینی زرتشتیان (اَوِستا)، فرزندان اهورامزدا (ایزدان: وَرَهرام، تیشتَر، آناهید و…) ستایش شده و زرتشتیان در دعاها و نیایش‌ها، آنان را مورد پرستش قرار می‌دهند. برای مثال در خُرده اوستا در دعای برَساد (که از نیایش‌های رایج بین زرتشتیان است) و همچنین در اورمزد یَشت، ایزد بهرام (یا همان وَرَهرام) ستایش می‌شود. حتی در اوستا یک فصل مختص به نیاش و پرستش بهرام (ورهرام) است. و در آن آمده که زرتشتیان بر ورهرام نماز می‌گذارند و او را می‌پرستند. در اوستا می‌خوانیم که ورهرام، مغز دشمنان خود را متلاشی کرده و کمر آنان را در هم می‌شکند و به گونه‌ای مخالفین خود را می‌کشد که مو و پوست و خون و گوشت آنان در هم آمیخته شود. بهرام به صورت‌های مختلفی ظاهر می‌شود. مثلا به صورت یک گاو زرد گوش و گاهی به صورت یک شتر پرنده‌ی شاخدار. اما جالب‌تر آنکه ایزد ورهرام به شکل یک گراز تیزچنگال خال خالی بالدار هم درمی‌آید و متجسم می‌شود. مشابه همین سخنان را درباره ایزدِ میترا (مِهر) نیز می‌خوانیم که او، بین مردمان آتش جنگ برمی‌افروزد. سرهای دشمنان خود را از بدن جدا کرده، خانه‌هایشان را ویران کند. کسانی از میترا روی برگردانند و برای او قربانی نکنند، به سرنوشتی تلخ دچار می‌شوند. میترا چشمان آنان را از حدقه درمی‌آورد و بلایی بر سر آنان می‌آورد که نتوانند روی پاهایشان بایستند.

وقتی از زرتشتیان می‌پرسیم این ایزدان (ورهرام و میترا و…) چه هستند؟ پاسخ می‌دهند این‌ها فرشتگان و فرزندان اهورامزدا هستند. ولی ما می‌بینیم که ورهرام و دیگر ایزدان، فرشته نیستند. بلکه جن هستند. این توصیفات درباره ورهرام و میترا و… (آن ظاهر و آن رفتارها) همان توصیفاتی است که مسلمانان درباره جنیان و شیاطین دارند. موجوداتی که می‌توانند به شکل‌های مختلفی دربیایند و در آن سطح از افروختگی و کینه، به زمین و زمان هجمه کنند.

اما جالب است که قرآن هم بر این موضوع، صحه گذاشته است. چنان که می‌فرماید کسانی که به گمان خود فرشتگان را می‌پرستند در حقیقت جنیان را عبادت می‌کنند: «وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ.[سوره سبأ: 40-41] روزی که خداوند همه آنان را بر می‌انگیزد، سپس به فرشتگان می‌گوید: آیا این‌ها شما را پرستش می‌کردند؟ آن‌ها می‌گویند: خداوندا تو منزّهی (از اینکه همتایی داشته باشی). تنها تو ولیّ ما هستی، نه آن‌ها. (ایشان ما را پرستش نمی‌کردند) بلکه جنّ را پرستش می‌نمودند و اکثرشان به آن‌ها ایمان داشتند». از این سخن چنین برمی‌آید که اهوره‌مزدا، فی الواقع همان اربابِ جنیان است.

 

مهدی قیاسی کارگرمقدم