Search
Close this search box.

فمینیسم و «زن، زندگی، آزادی» در ایران

تاریخچه فمینیسم 3

همانطور که در یادداشت‌های پیشین اشاره شد «فمینیسم» به معنای مبارزه برای پایان دادن به سرکوب جنسیتی به‌کار رفته و این اصطلاح از حدود دهه ۱۸۹۰ در زبان انگلیسی استفاده شد، اما مبارزه آگاهانه زنان برای مقاومت در برابر تبعیض و سرکوب جنسیتی به زمانی به مراتب قبل از آن بر می‌گردد.[1] رگه‌های جریان فمینیستی بعد از رنسانس و به‌ویژه پس از انقلاب 1789 فرانسه در این کشور نشأت گرفت و تاکنون آثار و پیامدهای فراوانی داشته که برای پژوهشگران در عرصه‌های گوناگون از جمله «فمینیسم سکولار و الحادی» قابل توجه است. جریان فمینیسم وام‌دار آثار شخصیت‌هایی همچون «سیمون دو بووار» است. اگرچه این جریان در جهت استیفای حقوق زنان و برابری با مردان تلاش کرده، اما در عمل، ابزاری در دست نظام سلطه بوده که به‌ویژه در موج چهارم با استفاده از سایبر و فضای رسانه تأثیر گسترده در مسائل فرهنگی و اجتماعی در جوامع بشری ایجاد کرده است.

چالش امنیتی فمینیسم در ایران

جریان فمینیسم در کشور ما در چند دهه اخیر فعال بوده و در فتنه سال 1388 ورود جدی و امنیتی داشته است. این جریان با ایجاد چالش قابل توجه در عرصه فکری و فرهنگی با عنوان «زن زندگی آزادی» و با الگوی کشف حجاب در سال 1401 در ایران نمود ویژه‌ای یافته که ضرورت توجه به این مسئله، نویسنده را برآن داشت تا با تأمل و به دور از شتابزدگی، عقبه آن را در تمدن غرب مورد کاوش قرار دهد. جریانی که آموزه‌های اسلام و محتوای قرآن، سنت و همچنین نظام جمهوری اسلامی ایران را متهم به زن ستیزی و تبعیض علیه زنان می‌کند و همواره در تلاش است با هنجارشکنی و ایجاد آزادی‌های مدنی به خواسته خود نائل آید.

قوانین اسلامی نسبت به حقوق و آزادی‌های زنان

با اندک توجهی می‌توان ملاحظه کرد که در نظام حقوقی اسلام به‌ویژه قوانین مربوط به زنان و خانواده، تفاوت‌های حقوقی برمبنای عدالت و متناسب با ویژگی‌های طبیعی زن و مرد وضع شده و بر این اساس به دور از هرگونه ظلم و تبعیض، زنان از حقوق اقتصادی، خانوادگی، عاطفی و سیاسی- اجتماعی برخوردارند و منابع فقهی و تاریخ‌، گواه این حقیقت است. همچنین در قانون اساسی ج.ا.ا این حقوق نیز منعکس شده و جمهوری اسلامی ایران مروج و حمایت‌کننده‌ این عقیده است. اگرچه شوربختانه تصویری که امروزه در جوامع اسلامی از زن ارائه می‌شود و برخوردی که با شخصیت، حقوق و منزلت اجتماعی زن صورت می‌گیرد، ناشی از اختلاط برخی از احکام اسلامی با افکار، ارزش‌ها، سنت‌ها و آداب و رسوم قومی و قبیله‌ای این جوامع است که نمی‌توان همه را به اسلام استناد داد و احکام اسلامی تلقی کرد.

                 

الگوی سکولار نسبت به حقوق زنان

اما در برابر نظام حقوق زن در اسلام، آنچه امروزه شاهد آن هستیم این است که الگوی سکولار حقوق زنان نه تنها نتوانسته تاکنون نمونه موفقی ارائه دهد، بلکه آسیب‌ها و چالش‌های فراوانی پیش روی زنان و خانواده قرار داده که با شناخت ماهیت و اهداف فمینیسم این آسیب‌ها دور از انتظار نیست. چه اینکه اسناد بین‌المللی زنان، مبتنی بر مشکلات و نیازهای کشورهای صنعتی و سکولار تدوین شده است و نظام بین‌المللی می‌کوشد در راستای یکسان‌سازی فرهنگ جهانی، نیازها، ضرورت‌ها و مشکلات یکسان برای همه‌ زنان تعریف کند؛ درحالی که مسائل و مشکلات و ضرورت‌های زنان در کشورها باید با توجه به فضای فرهنگ و اجتماع حاکم بر آنان تحلیل شود و متناسب با این نیازها سیاست‌ها و راهکارها تدوین و اجرائی شوند. مدلی که کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و همچنین مدافعان حقوق زنان آن را ارائه می‌دهند، علاوه ‌بر اینکه در هیچ جای جهان کاملا محقق و آزموده نشده و هیچ کشوری به‌عنوان نمونه موفق آن معرفی نشده است، بررسی وضعیت زنان در جوامعی که این منویات را اجرائی کرده‌اند نیز تأسف‌بار و نگران‌کننده است. تا زمانی که توصیه‌های اخلاقی به حقوق ضمیمه نشود، توسل به قانون‌گذاری و تدوین کنوانسیون‌ها مشکلات فردی و اجتماعی زنان را حل نخواهد کرد؛ بر همین اساس فقه اسلام توصیه‌های اخلاقی نیز دارد تا مرد را به انجام وظایف با انگیزه‌تر و زن را به زندگی علاقه‌مند‌تر کند.[2]

اصلاح یا تخریب و سوزاندن

وقتی فرهنگ و آموزه‌های فمینیستی را در دورانهای چهارگانه آن مورد بررسی قرار می‌دهیم و به ویژه دوران چهارم آنرا که از 2008 تا امروز ادامه دارد مشاهده می‌کنیم، برخی از الهی‌دانان فمینیستی معتقدند کتاب مقدس مسیحیان با زبان تک‌جنسیتی و با استفاده از واژگان مذکر مثل خدای پدر، پسر خدا و حواریون  و قدیسان مرد، به نابرابری و تبعیض علیه زنان دامن زده است. از این رو زبان کتاب مقدس باید تغییر کند و ضمایر و واژه‌ها، غیر جنسیتی و یا چند جنسیتی بشود و یا اصلا ضمیر به کار نرود. آنها معتقدند الهیات تاکنون شاهد مرد سالاری و پدر سالاری بوده که این نگاه مرد سالار در ادیان سامی باعث شده مرد را فرادست و زن را فرودست کند و این ادبیات باید تغییر نماید. در این الهیات با زن ستیزی که در عهد قدیم و کلیسا وجود دارد همچون فریب خوردن حوا نه آدم، و فریب دادن آدم توسط حوا نه شیطان، مقابله می‌کنند؛ اینکه هبوط اتفاق افتاد، مرگ رقم خورد و شرور ایجاد شد و این همه به خاطر فریب حوا است، باید در کتاب مقدس اصلاح شود که زن تداعی‌کننده گناه و مسائل جنسی نباشد. در این باره مری دیلی (Mary Daly) به عنوان یکی از اندیشمندان حوزه الهیات فمینیستی با انتقاد از کتاب مقدس و کلیسا که با حمایت کلیسا در قرون 16 تا 18 زنان به‌عنوان ساحره کشته می‌شدند، بیان می‌کند که زبان کتاب مقدس و همه ساختارهای زن‌ستیز باید اصلاح شود. وی معتقد است بر اساس کتاب مقدس میان زن و مرد تفاوتی در تقوا، عزت نفس و کرامت انسانی اخلاق و دین وجود ندارد، چون همه به صورت خدا آفریده شده‌اند.

در حالی رویکرد الهی‌دانان فمینیسم به این پرسش که آیا مسیحیت کنونی می‌تواند تأمین کننده دغدغه‌های زنان و رهایی بخش برای آنان باشد یا خیر، دارای سه طیف انقلابی، اصلاحی و بازسازی‌گرایانه است که طرفداران «زن زندگی آزادی» در ایران بدون توجه به روح معارف قرآنی و بیان تفاوتهای تکوینی و تشریعی حکیمانه میان حقوق و تکالیف زن و مرد، به توهین و تخریب تعالیم قرآنی پرداخته و با رویکرد رادیکالی و افراطی در قالب ترویج سوزاندن قرآن و زن ستیز خواندن احکام اسلامی در شبکه‌های اجتماعی به دین‌ستیزی و اسلام ستیزی دامن می‌زنند[3] که به نظر می‌رسد این تفکر فمینیستی که در فتنه 1388 کاملا ظهور و بروز داشت، امروز به بهانه تبعیض جنسیتی در زنان ایرانی به دنبال مبارزه خصمانه با آموزه‌های اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند که جهت بررسی بیشتر مدعای فوق، نمونه‌ و شاهدی از واکنش و جهت‌دهی شبکه‌های بیگانه و معاند را مرور می‌کنیم: جریان «زن زندگی آزادی» توسط رسانه‌های معاند جهت‌دهی شده و مورد حمایت قرار گرفته است و مدعی می‌شوند:

«جنبش زن، زندگی، آزادی نشان شجاعت و تلاش برای ابراز دقیق خواسته‌های فمینیستی زنان ایران است و فراتر از آن، زن، زندگی، آزادی جنبشی بنیادین برای اعتراض به وضعیت حاضر ایران و جنبشی علیه زن‌ستیزی، تبعیض جنسیتی، ناامنی اقتصادی هر روزه، بیکاری و بیگاری، فقر، بیچارگی، ستم طبقاتی و ستم علیه اقلیت‌های مذهبی و ملی است. این جنبش انقلابی، انسانی و مدرن برای پایان دادن دائمی به سلطه و آغاز یک انقلاب اجتماعی برای رهایی مردم از تمام اشکال ظلم، تبعیض، بیگاری، ظلم و دیکتاتوری است».

رسانه‌های متخاصم، این جریان آشوبگر را به عنوان الگو برای زنان جهان تلقی نموده و ضمن تشویق زنان در سراسر جهان مدعی هستند:

«زنان سراسر جهان می‌توانند بسیار از مبارزات زنان در ایران بیاموزند. زنان ایرانی هنوز نتوانسته‌اند آن انقلاب فمینیستی را که می‌خواهند به سر منزل مقصود برسانند اما تا همین جا هم سوال‌های جدی از فمینیسم جهانی مطرح کرده‌اند و آن را با خواسته‌هایشان به چالش کشیده‌اند. شعار «زن، زندگی، آزادی» با بینشی آزادی‌بخش برای آینده دنیا، تمامی فمینیست‌های جهان را به خود فرامی‌خواند…. پرداختن به چنین مسایلی امروزه و مخصوصا در مواجهه با خشونت فزاینده حکومتی، تجاوز، حبس و زن‌کشی در کشورهایی همچون ایران، افغانستان، اتیوپی و همین‌طور در سین‌کیانگ چین و …، همچنان و هر روزه، بسیار جدی است.»[4]

نتایج تفکر فمینیستی    

در پاسخ به این‌گونه قضاوت‌های ناعادلانه از سویی شما را ارجاع می‌دهم به مهمترین دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه زنان و خانواده تا سال 1401 (سال2021میلادی) که قابل مقایسه با مدعیات مدافعان حقوق و آزادی زنان نمی‌باشد.[5 ] و از سویی دیگر پیشنهاد می‌کنم تحقیقات و بررسی‌ها را ملاحظه فرمایید که نشانگر عقب نشینی جامعه زنان از وعده‌های پوشالین فمینیستی بوده و روز به روز آسیبهای این تفکر ظهور و بروز بیشتری پیدا می‌کند؛ در این‌باره به‌عنوان نمونه مقاله‌ «آیا “انصراف دادن” رؤیای جدید آمریکایی برای زنان شاغل است؟» خواندنی است که کثیری از زنان شاغل آمریکا خواهان انتقال مسئولیت تأمین معیشت خانواده به دوش مردان بوده و علاقمند به ماندن در خانه برای تربیت فرزندان هستند. در این تحقیق گفته شده در طول سه تا پنج سال گذشته، زنان تحصیل‌کرده با مدارک بالای درسی را دیده‌ایم که فکر می‌کردیم بلندپرواز هستند و آرزویشان اینست که به دانشگاه بروند و دکترا بگیرند، اما دیدیم که هدف نهایی آنان، ماندن در خانه به همراه فرزندان‌شان است. همچنین این پژوهش عنوان می‌کند 84 درصد زنان شاغل آمریکایی می‌گویند که ماندن در خانه برای تربیت کودکان همان “رفاهی” است که آرزویش را دارند اما درآمد همسرشان برای تحقق این رؤیا و آرزو برایشان کافی نیست.[6]

مدرسه علم و دین؛ گروه علمی نقدالحادجدید

 

پی‌نوشت‌ها:

نشانی تصاویر بالا را می‌توانید در پی‌نوشت شماره [3] ملاحظه نمایید.

[1] درآمدی تصویری بر فمینیسم، کاتیا جنیناتی، جودی گراوز، ترجمه مريم الماسی، تهران، نشر ثالث، ۱۴۰۰ش، ص۶.

[2] https://kayhan.ir/fa/news/275017/%D8%AD%D9%82%D9%80%D9%80%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

[3]https://www.instagram.com/feminism.everyday/reel/C2H9_WRsPbC/

[4] https://www.radiofarda.com/a/other-voice-on-feminism-in-Iran/29713461.html

[4]https://www.iranintl.com/202303116371

[5]https://lapaz.mfa.ir/portal/newsview/699602

[6] https://www.forbes.com/sites/meghancasserly/2012/09/12/is-opting-out-the-new-american-dream-for-working-women/

 

لینک کوتاه این صفحه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *