«فمینیسم» بهمعنای مبارزه برای پایان دادن به سرکوب جنسیتی بهکار رفته و این اصطلاح از حدود دهه ۱۸۹۰ در زبان انگلیسی استفاده شد، اما مبارزه آگاهانه زنان برای مقاومت در برابر تبعیض و سرکوب جنسیتی به زمانی به مراتب قبل از آن بر میگردد.[1] رگههای جریان فمینیستی بعد از رنسانس و بهویژه پس از انقلاب 1789 فرانسه در این کشور نشأت گرفت و تاکنون آثار و پیامدهای فراوانی داشته که برای پژوهشگران در عرصههای گوناگون از جمله «فمینیسم سکولار و الحادی» قابل توجه است. جریان فمینیسم وامدار آثار شخصیتهایی همچون «سیمون دو بووار» است. اگرچه این جریان در جهت استیفای حقوق زنان و برابری با مردان تلاش کرده، اما در عمل، ابزاری در دست نظام سلطه بوده که بهویژه در موج چهارم با استفاده از سایبر و فضای رسانه تأثیر گسترده در مسائل فرهنگی و اجتماعی در جوامع بشری ایجاد کرده است.
یکی از نویسندگان و مترجمان متون الهیاتی، موجهای فمینیسم را در قالب موجهای سهگانه توضیح میدهد که در این یادداشت به مطالب ایشان اشاره شده و همچنین موج چهارم فمینیسم نیز از سایر منابع استخراج گردیده که به طور اختصار تقدیم خوانندگان محترم میشود:
- موج اول فمینیسم (1830 تا 1920):
در این موج زنان دنبال احقاق حقوق سیاسی،اجتماعی و فرهنگی بوده و در این دوره چون لباس تنگ منافات با فعالیت شغلی داشت، اصلاح لباس نمودند و لباس گشاد انتخاب کردند. بیشتر به دنبال حقوق مساوی زن و مرد و مالکیت داشتن زن بودند. حق مساوی برای زن و مرد در طلاق، حضانت زن بعد از طلاق، حق رای، مرد ستیزی و سرزنش مرد و تحقیر ازدواج بخشی از دستاوردهای این موج بود.[2]
- موج دوم فمینیسم (1920 تا 1960):
با به دست آوردن برابری در موج اول، دنبال آزادی مطلق زن بودند و مادری و همسری را برای زن اسارت میدانستند. زنان را از ازدواج برحذر داشته و تجرد زن را ستایش کردند که در این دوره آثار خانم سیمون دو بووار(Simone de Beauvoir)[3] بهویژه کتاب «جنس دوم»[4] مطرح شد. خصوصا این عبارت کتاب که «هیچکس زن به دنیا نمیآید» بلکه این سنتها و محیطهای اجتماعی هستند که نقش زن به افراد میدهد و زنها این نقش را میپذیرند و به این ظلم دامن میزنند!
بخشی از دستاوردها موج دوم: در این موج روابط جنسی از تولید مثل جدا میشود و روشهای جلوگیری از بارداری ترویج میشود و زن در امور جنسی آزاد میگردد چون حق تسلط بر بدن خود را دارد. در نتیجه ازدواج کم میشود و طلاق گسترش مییابد. در امور اداری کار و آموزش زنها در فرصت شغلی بر مرد ترجیح می یابد. نشریات زنانه تولید میشود و حساسیت در استفاده ابزاری از زن ایجاد میشود و در رسانه ها هرنوع تبعیض که علیه زن صورت میگرفته، اصلاح میشود.
- موج سوم فمینیسم (1980 تا 2008):
از دهه 60 تا 80 میلادی، فمینیسم مورد انتقاد جامعه آمریکایی و غربی قرار گرفت و همچنین از درون اختلافاتی پیدا شد که دوره رکود را گذراند و سپس موج سوم آن با حالت تعدیل شدهای آغاز گردید.
برخی نیز معتقدند از اوايل دهه۱۳۷۰/ ۱۹۹۰م، موج سوم فمینیسم سبب رویکرد دوباره جهان غرب به نقشهای سنتی زنان و نهاد خانواده گردید و حرکتهای تند موج دوم تعدیل شد. معرفی سال ۱۳۷۳/ ۱۹۹۴م با عنوان سال خانواده از سوی سازمان ملل متحد از آثار بین المللی موج سوم فمینیسم است.( جریان شناسی فکری- فرهنگی فمینیسم، علی اصغر نصیری و عبدالله شمسی، چاپ پنجم،1402، ص24)
اصل ادعا در این موج کثرتگرایی و تنوعگرایی است و اینکه نوع نگاه زنان در کنار تگاه مردان میتواند تحول آفرین باشد؛ یعنی زن را با همان ویژگیهای زنانه میشناسد و لزومی ندارد برای اعتبار یافتن، خودش را شبیه مرد نماید. چون انتقاد به موج دوم این بود که شما دارید همان ارزشها و ویژگیهای مردانه را به رسمیت میشناسید. بلکه ویژگیهای زنانه همچون احساسات و عاطفه مادرانه خودش فضیلت دارد و ارزشمند است؛ به واسطه عواطف میتوانند به یک نوع نگاه ویژهای نسبت به دنیا دست پیدا کنند که مردها به واسطه غلبه عقلگرایی از آن محروم هستند. میتوان با این ویژگیهای عاطفی، همکاری، نوعدوستی و غم خواری زنانه و نوع نگاه خاص به جهان، میراثی عظیم و تحولاتی در علوم و نظریات جدید به وجود آورد. از دیگر ویژگیهای موج سوم اینکه مسائل فمینیستی بهطور یکدست از طرف کشورهای توسعه یافته توصیه نمیشود بلکه مسائل بومی، قومییت، فرهنگ و غیره مورد توجه قرار میگیرد و در هرکجای دنیا، زن میتواند باتوجه به فرهنگش نگاه زنانهنگر به عدالت و دوری از تبعیض داشته باشد. در این موج بناست جهان از نگاه زنانه تفسیر شود. لذا در معرض علوم مختلف فمینیستی از جمله معرفتشناسیفمینیستی، فلسفهفمینیستی، اخلاقفمینیستی و الهیات فمینیستی هستیم. که زنان در این دوره وارد دانشگاه میشوند و به نگارش مقالات فمینیستی میپردازند.[5]
- موج چهارم فمینیسم (از 2008 تا کنون):
این موج که از سال ۲۰۰۸م/۱۳۸۷ شروع میشود، با فضای مجازی گره خورده است و بر طرح مطالبات فمینیستی در بستر اینترنت و فضای مجازی متمرکز است و در این راستا با ایجاد کمپینهای اجتماعی در فضای مجازی تلاش می کند مطالبه رفع نابرابریهای جنسیتی را به گفتمانی عمومی تبدیل نماید. بر این اساس ویژگی اصلی موج چهارم ، اتکا به رسانه ها و شبکه های اجتماعی است. لذاست که به این موج، «فمینیسم آنلاین» و «فمینیسم سایبر» نیز اطلاق می شود. در واقع، در موج چهارم فمینیسم با طرح این شعار که «زنان مدیریت بدن و مالکیت تن خود را دارند» بدن و استفاده از آن به هر سبک و سیاق ابزاری قرار داده میشود تا قدرت مرد سالاری به چالش کشیده شود افشاگری هر گونه آزار جنسی و موارد علیه زنان از طریق ایجاد کمپینهایی در فضای مجازی از جمله اقدامات برجسته در موج چهارم به شمار میرود.
با وجود طرح مطالباتی نظیر حقوق برابر با مردان و مرخصی زایمان در موج چهارم فمینیسم، اما مبارزه با خشونت جنسی هدف اصلی این موج معرفی شده است. در مجموع در موج چهارم فمینیسم کامپیوترها و اینترنت به عنوان موقعیت هایی جدید برای زنان جهت مشارکت در انواع جدید کار و رقابت محسوب می شوند؛ موقعیتی که زنان در آن فارغ از محدودیتهای سنتی قادر به تجربه با هویت (مستقل) و به دست آوردن راههایی جدید برای مطالبه قدرت و اقتدار هستند. فضای مجازی محیطی پذیرای زنان و مأنوس برای آنان است فضایی که آنان میتوانند به فرصتهایی دست یابند تا پیشرفت کنند و اقتدار مردان را به چالش بکشند.[6]
مدرسه علم و دین؛ گروه علمی نقدالحادجدید
منابع:
[1] درآمدی تصویری بر فمینیسم، کاتیا جنیناتی، جودی گراوز، ترجمه مريم الماسی، تهران، نشر ثالث، ۱۴۰۰ش، ص۶.
[2] https://www.aparat.com/v/z83u382
[3] https://en.wikipedia.org/wiki/Simone_de_Beauvoir
[4] https://toosbook.ir/p/%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D8%AF%D9%88%D9%85/
[5] https://philpapers.org/rec/WHEMFT
[6] جریان شناسی فکری- فرهنگی فمینیسم، علی اصغر نصیری و عبدالله شمسی، چاپ پنجم،1402ش، ص25.