مدعیان-معنویت

مدعیان معنویت، قانون‌های خواب‌زده و سرنوشت منتقدان

پرونده‌ی شکایت فراز قورچیان از سرکار خانم میرزائیان از منتقدان معنویت‌های نوپدید بار دیگر ثابت می‌کند که در میدان مبارزه با خرافه‌گرایی و شبه‌علم، منتقدان بی‌پناه‌ترین بازیگران صحنه‌اند. این‌که یک مدعی «ابطال طلسم»، «درمان زخم»، و «بهبود بیماری‌های لاعلاج» بی‌هیچ مدرک علمی تخصصی، بتواند آزادانه تبلیغ کند و همزمان نقادانش را به دادگاه بکشاند، تنها از ضعف مزمن در کارکرد قانون و نهادهای ناظر حکایت دارد.

بسیاری از مروجان خرافه و شبه علم با استفاده از تکنیک‌های روانی، ایجاد ترس و وعده‌های فریبنده، اول مخاطب را مضطرب می‌کنند، سپس راه نجات را به بهای گزاف می‌فروشند. این مدل کسب‌وکار نه ‌تنها اعتبار علم و معنویت را لکه‌دار می‌کند، بلکه مخاطب را به مسیرهای پرخطر و غیرعلمی سوق می‌دهد. دخالت در امور پزشکی بدون تخصص، در قوانین ایران جرم است، اما آنچه روی کاغذ نوشته شده، در میدان عمل به‌طرز عجیبی بی‌اثر شده است.

آنچه خطرناک‌تر است، فضایی است که منتقد را متهم می‌کند و مدعی را حق‌به‌جانب. شکایت‌های تکراری علیه فعالان روشنگر، تنها یک نتیجه دارد: خودسانسوری ناخواسته. این یعنی میدان برای جولان بی‌مزاحم مروجان انحراف بازتر می‌شود.

اینجا مسئله فقط قورچیان نیست؛ صحبت از یک چرخه‌ی معیوب است که در آن عرفان‌فروشان و شبه‌علم‌پرستان از خلأ قانونی یا بی‌عملی نهادها بهره می‌برند، خود را پشت پوشش‌های مذهبی و معنوی پنهان می‌کنند و هر اعتراض مستندی را با تهدید قضایی پاسخ می‌دهند.

تا زمانی که این حلقه‌ها از اهمیت دادن به مقابله با خرافه گرایان در قانون تا اجرای قانون کامل نشود، هر بار که یک «روشن‌گر» به دادگاه می‌رود و یک «مدعی معنویت» بر صندلی شاکی می‌نشیند، پیام آشکار به جامعه ارسال می‌شود: حق گفتن حقیقت، تضمین‌شده نیست.

 

  • مهدی قیاسی کارگرمقدم

لینک کوتاه این صفحه:

آخرین مطالب علمی

تازه‌های حق پژوهی

چندرسانه‌ای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *